نویدنو:19/06/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

1389/6/19:نویدنو

 

 

 

اثر تحريم ها می تواند حتی از جنگ مصيبت بارتر باشد!
محمدرضا شالگونی

 
نشانه های مصيبت دارند ظاهر می شوند. ديروز ( دوشنبه
۱۵ شهريور ) محسن نفر ، دبير انجمن کليه ايران ، در گفتگويی با خبرگزاری ايلنا هشدار داده است که شروع دور جديد تحريم ها می تواند برای بيماران کليوی مصيبت بار باشد. او می گويد کشور ِ سازنده داروهای مورد نياز اين بيماران از فروش دارو به ايران خوداری کرده و مقامات وزارت بهداشت تاکنون توانسته اند اين دارو را فقط در حد بسيار ناچيز ، به صورت اورژانس از کشورهای ديگر تهيه کنند. اين درحالی است که روزانه حدود ۲۰ هزار بيمار کليوی در کشور عمل پيوند کليه انجام می دهند که تقريباً ۱۰ درصد آنها مجبور به استفاده از اين دارو هستند و مصرف نکردن حتی يک نوبت از اين دارو موجب مي‌شود بدن ، کليه پيوندی را پس بزند. معنای هشدار به حد کافی روشن است: اگر نتوانند اين داروی مورد نياز را از کشور ديگری تهيه کنند ، روزانه دو هزار بيمار کليوی بر سر دوراهی مرگ و زندگی قرار خواهند گرفت ، يعنی سالانه حدود ۷۳۰ هزار نفر! اما واکنش مسؤولان مربوطۀ رژيم در مقابل اين خبر وحشتناک ، حتی از خود اين خبر وحشتناک تر است: آنها "تنها توصيه کرده اند که بيماران صبور باشند"!! يعنی چه؟ دو هزار انسانی که روزانه در آستانه مرگ قرار می گيرند ، چگونه می توانند صبور باشند؟
برخورد حکومت کنندگان با دورنمای مصيبت های پيش رو حتی از اين هم وحشتناک تر است. پنج روز پيش از اعلام اين خبر ، يعنی چهار شنبه
۱۰ شهريور ، احمدی نژاد در مصاحبه ای با العالم بار ديگر گفته است "اين تحريم ها برای اقتصاد ايران حتماً مثبت است. چون ايران حرکت رو به جلوی خوداتکايی دارد". اين نوع حرف ها که اکنون مکرر از زبان حکومت کنندگان می شنويم ، بيش از آن که نشانه بلاهت و نادانی آنها باشد ، بی تفاوتی جنايت کارانۀ آنها نسبت به زندگی مردم اين کشور را نشان می دهد. وقتی رئيس جمهور کشوری ، خطری را که می تواند روزانه دو هزار نفر از مردم آن کشور را تا پای مرگ ببرد ، مثبت می داند ، ترديدی نبايد داشت که ما با فاجعه وحشتناکی روبرو هستيم ؛ فاجعه ای بسيار وحشتناک تر از تحريم های مصيبت بار ؛ فاجعه ای وحشتناک تر از هر زمين لرزه و طاعون و سيل و آوار ؛ فاجعۀ حکومتی که از نابودی مردم کشورش سود می برد! همين چندی پيش که سيل مصيبت بار در کشور همسايه ما پاکستان راه افتاد ، خبری در همه رسانه های بين المللی پيچيد و بسياری را در سراسر جهان حيرت زده کرد: آصف علی زرداری ، رئيس جمهور پاکستان بی تفاوت به سيلی که بخش اعظم کشور را فرا گرفته بود و زندگی حدود ۲۰ ميليون پاکستانی را به هم می ريخت و چند ميليون نفر در چنگال گرسنگی و بی خانمانی و شيوع بيماری های واگير دست و پا می زدند ، حاضر نشد سفر از پيش تعيين شده خود به چند کشور اورپايی را لغو کند و حتی سرکشی به املاک خودش در فرانسه را که با دزدی از مردم فلاکت زده پاکستان خريده است ، فراموش نکرد! کار زرداری نموداری از فاجعه رژيمی را به نمايش می گذاشت که خود از هر سيل و زلزله ای برای مردم پاکستان مصيبت بارتر بوده است. رهبران جمهوری اسلامی با برکت خواندن تحريم ها جای ترديدی باقی نمی گذارند که نسبت به سرنوشت مردم کشورشان حتی از زرداری ها بی اعتناء ترند.
حقيقت اين است که دور جديد تحريم ها می تواند برای مردم ايران حتی از جنگ مصيبت بارتر باشد. اين تحريم ها ، حتی اگر جنگی درکار نباشد ، می تواند سال ها ادامه يابد. تجربه عراق را فراموش نکنيم. تحريم
۱۲ ساله اين کشور بود که حتی پيش از شروع حمله نظامی امريکا ( در سال ۲۰۰۳ ) ، کمر مردم عراق را شکست. گزارش يونيسف در تابستان ۱۹۹۹ ( يعنی تازه ۸ سال پس از شروع تحريم ) نشان داد که تحريم ها حداقل ۵۰۰ هزار کودک عراقی را به کام مرگ فرستاده است. تازه اين آمار فقط ناظر به مرگ ومير کودکان بود ؛ حقيقت اين است که تلفات انسانی آن از اين رقم بسيار فراتر می رفت. ولی حتی اگر همين رقم را با تلفات مردم عراق در دوره جنگ هشت ساله ايران و عراق ( که حدود ۳۰۰ هزار نفر تخمين زده می شود ) مقايسه کنيم ، در می يابيم که تحريم می تواند از جنگ مصيبت بارتر باشد ، از جمله به اين دليل که قربانيان آن عموماً از ميان غير نظاميان خواهند بود.
انرژی هسته ای حتی اگر معجزاتی را که رهبران جمهوری اسلامی سفيهانه از آن انتظار دارند ، به بار بياورد ، باز نمی ارزد که زندگی مردم کشور به خاطر آن به خطر انداخته شود. جمهوری اسلامی و امپرياليسم امريکا در يک ائتلاف منفی با همديگر با زندگی مردم يک کشور
۷۳ ميليونی بازی می کنند. برخلاف ادعا و تبليغات رسانه های امپرياليستی ، "تحريم هوشمند" وجود خارجی ندارد و مخصوصاً اين تحريم ها بيش از رژيم به مردم ايران ضربه می زند. و برخلاف تبليغات جمهوری اسلامی ، عقب نشينی از غنی سازی اورانيوم ، نه تنها آسيبی به اقتصاد ايران نمی زند ، بلکه نقداً بهانه های جريان های جنگ طلب در امريکا و اسرائيل را از دست آنها خواهد گرفت. اگر واقعاً انرژی هسته ای صلح آميز می خواهيد ، با عقب نشينی از غنی سازی می توانيد آن را به دست بياوريد و تعادل نيرو در سطح جهانی طوری است که امريکا نمی تواند ايران را از حق استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای محروم سازد. شروع سوخت گذاری نيروگاه بوشهر و عدم مخالفت امريکا با آن شاهد زنده اين حقيقت است.
حقيقت اين است که رهبران جمهوری اسلامی بحران هسته ای را فعلاً به نفع خودشان می بينند ، و چندان هم اشتباه نمی کنند: از "برکت" اين بحران آنها می توانند فضای سرکوب را راحت از پيش حفظ کنند. اما نبايد گذاشت آنها زندگی مردم را چنين ارزان به حراج بگذارند. اکنون وقت آن است که همه جريان های سياسی پيشرو ، مخالفت با سياست هسته ای رژيم را يکی از مبرم ترين وظايف خود بنگرند. اکنون وقت آن است که در داخل کشور نيز مخالفت علنی با اين سياست به يکی از خواست های بی واسطه مردم تبديل شود. نبايد گذاشت ايران به روز عراق بيفتد.
۱۶شهريور۱۳۸۹ـ۷ اوت ۲۰۱۰

سرچشمه : روشنگری

 

 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter