نویدنو: روزنامه جمهوری اسلامی مطلبی را با عنوان "آقای دولت
بازنشستگان رعیت شما نیستند!" به قلم آقای غلامرضا بنی اسدی منتشرکرده
است. ظاهر مقاله نشان می دهد که فشار اعتراضی بازنشستگان حداقل افکار
بخشی از حاکمیت راقلقلک داده و به راه هایی غیر از سرکوب می اندیشند.
با هم این نوشته روزنامه جمهوری اسلامی را می خوانیم:
آقای دولت بازنشستگان رعیت شما نیستند!
غلامرضا
بنیاسدی
این قصه سرِ دراز دارد انگار. یک روز یک چیزی گفته میشود و دیگر روز
به تکذیب برمیخیزند و باز دیگری سوهان برمیدارد و به روان بازنشستگان
و خانوده آنان میکشد. صدا که به آخ گفتن بلند میشود، باز متر به دست،
میزان نابردباری این موی سفیدکردهها را اندازه میگیرند. تحریک
میکنند و در مذمت حرکت پیامد آن حرف میزنند.
نمیخواهم کاغذ را با سیاهه کردن تک و پاتکهای گفتاری آقایان، سیاه
کنم. ما به سفیدی نیاز داریم. جامعه به آرامش نیازمند است. هرکس به هر
شکل آتش زیر دیگِ ناآرامی کند، ضد انقلاب است. مسئول و مردم ندارد.
نمیشود به خیابان آمده را مذمت کرد اما آنکه او را به سوی خیابان پرت
کرده را نادیده گرفت. گاهی "سبب اقوی از مباشر" تحقق پیدا میکند در
این شرایط. به این مهم توجه کنند آنانی که متولی امور هستند. دستهای
پرتابگر را بشناسند تا بشود از پرتاب شدگان به خیابان دست گرفت.
باری، این قصه همچنان سر داز دارد و دولت خود عامل کش پیدا کردن آن
است. این که بعد از تکذیب اظهارات منتسب به معاون اول رئیس جمهور،
سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به میدان میآید و با گفتن
اینکه "سازمان تامین اجتماعی آماده پرداختهای جبرانی به عنوان
متناسبسازی حقوق بازنشستگان است"، میگوید: "میزان افزایش حقوق
بازنشستگان به تصویب هیات دولت رسیده و این مصوبه تصمیم شخصی نبوده
است." از جمله سوهان کشیدنهای ادامهدار است. یعنی در، بر همان پاشنه
سابق میچرخد. یعنی مصوبه غیرقانونی همچنان ملاک عمل است و میتواند به
عنوان سنتی سیئه در سالهای بعد هم ملاک عمل قرار بگیرد.
این که آقای زاهدی وفا میگوید پرداخت جبرانی با عنوان متناسب سازی
انجام خواهد شد، به فرض انجام، - که شکل و درصدش نامعلوم است - به
مثابه وصله کردن لباسی است که خود پاره کردهاند. پینهای نا همرنگ و
ناهمساز از قوارهای دیگر. چون طبق آنچه در لایحه بودجه 1401 آمده است
دولت مکلف شده 90 هزار میلیارد از بدهی خود به تامین اجتماعی را
بپردازد تا متناسب سازی ادامه پیدا کند. اصل ماجرا با افزایش حقوق،
تفاوت ماهوی دارد. یعنی دو پرداخت باید انجام شود. اول افزایش 38 درصدی
+ 515 هزار تومان و بعد متناسب سازی، اما انگار دوستان چنان به مرگمان
گرفتهاند که تب را با اشتیاق بپذیریم و عملا با یک افزایش، بخش بزرگی
از آنچه باید به بازنشسته برسد همچنان دست دولت بماند.
حرف بازنشستگان روشنتر از این است که مبهم تصور کنند. میگویند 25
درصد از متناسب سازی سال 1400 مانده است. میگویند مصوبه هیئت امنای
تامین اجتماعی، توسط دولت مثله شده است. میگویند کمیسیون تطبیق مقررات
مجلس، اقدام دولت را خلاف قانون تشخیص داده است. میگویند رئیس مجلس
باید ابطال آن را به دولت اعلام کند و دولت مکلف شود وفق قانون، عمل
کند. تازه بعد از اجرای مصوبه تامین اجتماعی و افزایش 38 درصد + 515
هزارتومان، نوبت متناسب سازی 1401 میرسد.
میگویند ما رعیت دولت نیستیم که از بالا به پایین ما را نگاه کنند. ما
صاحب حق هستیم. سربار کسی نیستیم. در تمام عمر کاریمان دست کشور را
گرفتهایم و با جهاد تولید و دفاع همه جانبه از وطن، ناممکنها را
ممکن کردهایم. میگویند، ما زیاده خواه نیستیم حتی به اندازه ذرهای
بیش از حقمان نه میخواستیم و نه میخواهیم. از حقمان هم ذرهای کمتر
بدهید یقهتان را در دو دنیا میگیریم. ما تولیدکنندگان دیروزیم و آینه
نسل امروز. وقتی طرف صحبت شما ماییم، برخیزید، دست به سینه بگذارید و
با احترام حرف بزنید. برای ما ادای "ارباب"ها را درنیاورید. صاحب حق و
ارباب رجوعیم. ما رعیت شما نیستیم!
روزنامه جمهوری اسلامی 16 تیر1401
|