برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2021-11-09

نویدنو 18/08/1400         Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • حق حاکمیت غذایی بر حق حاکمیت سرزمینی، حق حاکمیت بر بذر، حق حاکمیت بر دانش، و حق حاکمیت اقتصادی استوار است. این حق سیستمهای تنظیمی را شامل میشود که از زمین و حقوق زمین، تنوع زیستی و حقوق بذر، دانش و حقوق دانش، و سیستمهای تولید و توزیع، از حقوق کشاورزان و تولیدکنندگان، و از حقوق شهروندان برای دسترسی به غذای کافی، قابل تهیه، و از لحاظ فرهنگی درخور، سالم و بهداشتی حفاظت میکنند.

 

 

حق حاکمیت غذایی:غذا و قحطی، زمین و معیشت

نویسنده: واندانا شیوا -  مترجم: داود جلیلی

 

حق حاکمیت۱ غذایی اولین آزادی است. غذا حق بنیادی است. این حق، بنیان حقوق زندگی دائمی در ماده 21 قانون اساسی۲ ما (در هند) است. حق حاکمیت غذایی به معنای استقلال ما -بهمثابه افراد، جامعهها و کشورها- در غذای خودمان است. غذا یک سیستم است. حق حاکمیت غذایی، حق حاکمیتی نظاممند است که در تمام ابعاد زندگی و هر نمودی از طرز حکومت و قانون ریشه دارد.

حق حاکمیت غذایی بر حق حاکمیت سرزمینی، حق حاکمیت بر بذر، حق حاکمیت بر دانش، و حق حاکمیت اقتصادی استوار است. این حق سیستمهای تنظیمی را شامل میشود که از زمین و حقوق زمین، تنوع زیستی و حقوق بذر، دانش و حقوق دانش، و سیستمهای تولید و توزیع، از حقوق کشاورزان و تولیدکنندگان، و از حقوق شهروندان برای دسترسی به غذای کافی، قابل تهیه، و از لحاظ فرهنگی درخور، سالم و بهداشتی حفاظت میکنند. این حق، پرورش آن غذایی را در بر میگیرد که از لحاظ مواد تغذیه غنی، و از لحاظ فرهنگی مناسب است. در دوران استعمار، امر مرکزی، نابودی حق حاکمیت غذایی بود. غذا در امپراتوریهای معاصر هم امر مرکزی است.

 

امپریالیسم غذا

کیسینجرگفته بود «غذا یک اسحه است». جنگ نهایی، ایجاد وابستگی غذایی از راه نابودکردن حق حاکمیت غذایی است. استعمار، بر غارت زمین، استخراج منابع طبیعی از زمین، و فروش آن در بازار از طریق äÇøÇæ (اجاره/مالیات)، نابودکردن معیشت روستایی، و میراث قحطی بنا شده بود.

قبل از استعمار، در فرهنگ هند و فرهنگهای بومی سراسر جهان، زمین، مالکیت اشتراکی و نه دارایی خصوصی بود. همان طور که دارامپال (تاریخدان هندی متولد 1922 -م) نوشته است، جامعۀ روستایی، بر زمین و استفاده از آن تفوق داشت. جامعۀ محلی بالاترین مقام صالحی بود که برای استفاده از زمین تصمیم میگرفت. حق بر زمین، طبق سنت و تکرار، ابدی و ارثی بود. بریتانیا، ساختارهای دموکراتیک، متنوع، و غیر متمرکز اداره خودگردان سنتی حاکم بر حقوق زمین و حقوق استفاده از زمین را نابود، و با نهادینه کردن زمینداری، حقوق مالکیت خصوصی را تحمیل کرد.

همانطور که سر ویلیام ویلسون هانتر (تاریخدان و آمارشناس اسکاتلندی 1840-1900 و عضو خدمات غیر نظامی هندی در امپراطوری بریتانیا درهند -م) در فرهنگ سلطنتی نوشت: «دولت [استعماری] هند صرفاً مسئول جمعآوری مالیات نیست. وظیفه یگانۀ آن، محافظت از شخص و دارایی است. سیستم حکومتی آن بر این نظر استوار است که قدرت بریتانیایی یک استبداد پدرسالاری است، که از یک نظر، مالک تمام خاک کشوراست.»

لرد کورنوالیس (ژنرال تحکیم کنندۀ حاکمیت بریتانیا در شبه جزیره هند -م) در سال 1793 با چرخش قلمی، با صدور فرمان اسکان دائمی، رعایا را از حق تصرف زمین محروم کرد، و 20میلیون کشاورز خردهپا و حاشیهای و روستاییان را به بندگی زمیندارهایی درآورد که از سوی بریتانیا برای استثمار نسلکشانۀ äÇøÇæ آفریده شده بودند.۳

ورقپاره منتشرشده در انگلستان اجازه میداد اقتصاد و فرهنگ غنی هند، توسط تعدادی بازرگان ماجراجو غارت شود. شرکت هند شرقی، با خشونت، بر تجارتِ در حال شکوفایی ادویهجات و پارچه بافی هند که ۲۵درصد از اقتصاد جهان را تشکیل میداد، مسلط شد. زمانی که بریتانیا هند را ترک کرد، سهم ما به 2درصد از اقتصاد جهان رسیده بود و به سرزمینی سوراخ سوراخ شده از قحطی و فقر تبدیل شده بودیم.

طبق یافتههای اوتسا پاتنایک۴، «زخمهای مستعمره سازی، با وجود آنکه بریتانیا بیش از 70 سال پیش هند را ترک کرد، همچنان باقی است. بین سالهای ۱۷۶۵ و 1938، خروج ثروت از هند، با مقیاس قراردادن درآمدهای صادرات هند، و اضافه کردن بهرۀ ۵درصدبه آن، به 9.2 تریلیون پوند (۴۵ تریلیون دلار) بالغ میشود.»

پاتنایک میگوید در حالیکه مردم هند به خاطر سوءتغذیه و بیماریهای متعدد دیگر مانند بیماریهای ناشی از «مگسها» (بیماریهای وبا، سیاه زخم، ورم ملتحمۀ پوستی، اسهال، آلودگی موادغذایی) میمردند، بریتانیاییها به تلکه کردن پول ناچیزی که هندیان فقیر به سختی به دست میآوردند ادامه میدادند. اوتسا میگوید «در سال 1911 انتظار عمر، تنها 22 سال بود». او میگوید بریتانیا دانههای غذایی را صادر و مالیاتهای گزافی تحمیل کرد، که در نتیجه، قحطی را در هند گسترش، و قدرت خرید را کاهش داد. مصرف سرانۀ سالانۀ مواد غذایی که درسال 1900، دویست کیلوگرم بود، در طی سالهای جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۶ به 137 کیلوگرم کاهش یافت.۵ طی استعمار بریتانیا ۴۵ تریلیون دلار از هند به انگلستان منتقل شد. در دوران حاکمیت استعماری بین 40-60 میلیون نفر هندی از قحطی مردند.

بهرهکشی استعماری، همراه با الغای حقوق خلقهای بومی بر زمین و منابع آنها، بر فرهنگهای آنها و خودِ زندگی ادامه یافت. وقتی مستقل شدیم، سیاستهای ما بر حق حاکمیت غذایی و خودکفایی غذایی متمرکز بود. ما از زمینداری رها شدیم و برتری کشاورزان خرده پا را دوباره برقرار کردیم. ما با تصویب قانون کالاهای اساسی۶ که من مایلم آن را «قانون رهایی از قحطی» بخوانم، به احتکار و زمینخواری برای سود پایان دادیم. ما فروشگاههایی با قیمت مناسب برای تضمین غذا برای همه ایجادکردیم و با تنظیم کارپایۀ کشاورزی و بازارها، قیمتهای مناسبی برای کشاورزان فراهم آوردیم.

ما حقحاکمیت غذایی خود را، با فراهم کردن اسباب تأمین معیشت برای کشاورزان خردهپا، و امنیت غذایی برای شهروندان هندی اصلاح کردیم.

برای ساختن هند پسا استعمار، مستقل، و آزاد از گرسنگی، امنیتغذایی به عنوان عرصۀ کلیدی برای سیاست و دخالت برنامهریزی شده با تمرکز همه جانبه روی تخفیف فقر، برابری جنسی و توسعۀ پایدار تعریف شد. امنیت غذایی هنگامی معنادار است که هم تولید غذا و هم توزیع آن برای همه، در زمانهای عادی و زمانهای بحران، بسنده باشد.

 

جهانیسازی شرکتی، و مقررات زدایی بهمثابه مستعمره سازی دوباره

اقدام به بازسازی استعمار، در سال 1991 با تعدیل ساختاری بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، و اسناد دانکل۷ توافقنامۀ عمومی تعرفه و تجارت («گات» که در سال 1995 به سازمان تجارت جهانی تبدیل شد) آغاز گشت.

در میانۀ دهۀ 1960، بانک جهانی و دولت آمریکا، انقلاب سبز گرانقیمت شیمیایی را تحمیل کردند، که بر نهادههای صنعتی شیمیایی استوار است. تا دهه 1990، هند 90 میلیارد دلار بدهی داشت که یک سوم آن به وامهای زیرساختی انقلاب سبز مربوط بود. بانک جهانی در سال 1991، بستۀ تعدیل ساختاری را بر هند تحمیل کرد.

تعدیل ساختاری و تجارت آزاد شرکتی، سیستمهای مقرراتزدایی هستند. آنها از توانمندی و اقتدار مؤسسههای مالی جهانی و شرکتهای بزرگ مانند مونسانتو، کارگِیل و پپسی برای ازکار انداختن قوانین مستقل کشورها استفاده میکنند؛ قوانینی که برای حفظ حق حاکمیت غذایی این کشورها به اجرا گذاشته میشوند. نابود کردن مقررات دموکراتیک و همگانی، به قاعدۀ شرکتی تبدیل میشود. من همیشه به جهانیسازی شرکتی بهمثابه بازسازی استعمار و بازگشت حاکمیت شرکت هندشرقی بریتانیا اشاره کردهام.

هند قدیمیترین تمدن کشاورزی زندۀ جهان است. یک چهارم کشاورزان جهان هندی هستند. هر مبارزهای برای آزادی هند، از قیام ۱۸۵۷ علیه شرکت هند گرفته تا جنبش چامپاران ساتیاگراها (شورش کشاورزان هندی در 1917 به رهبری گاندی که از لحاظ تاریخی شورش مهمی در مبارزۀ هند برای آزادی تلقی می شود -م) علیه کشت اجباری ایندیگو (برگهایی که از آنها رنگ ارغوانی استخراج میشود -م) بهرهبری روستاییان بوده است. شرایط بانکجهانی و حاکمیت سازمان تجارت جهانی، اخلاق مدنیت ما «آناداتا سوخیباوا» (بهمعنی «شاد باد آن که غذای مرا فراهم میآورد» -م) را خراب کرده است. اصلاحات نئولیبرالی با تمرکز صرف بر سودهای شرکتی، با تهدید زندگی و معیشت کشاورزان، نه تنها به بحران وجودی عمیقی برای آنها، برای بحران غذا و برای سیستم کشاورزی منجر شده، بلکه با راندن یک چهارم هندیها به گرسنگی، و سوءتغذیۀ شدید یکی از هر دو کودک هندی، گرسنگی فوقالعادهای ایجاد کرده است. از کار انداختن قانون کالاهای اساسی، به تاجران اجازه میدهد تا دانههای غذایی را احتکار، و روی قیمتهای مواد غذایی سوداگری کنند. احتکار دانههای غذایی، انحصارات شرکتی را پدید میآورد. کشاورزان با قیمتهای پایین خرید محصولاتشان، و شهروندان با افزایش قیمت خرید مواد غذایی، استثمار میشوند.

با برنامه تعدیل ساختاری 1991 برای از کار انداختن چهارچوب تنظیمی هند -که امنیت و حق حاکمیت غذایی ما را حفظ میکند و هند را به صورت حقیقی متکی به خود میسازد- مقرراتزدایی به هند تحمیل شد. مقرراتزدایی به شرکتها اجازه میدهد بر سیستم غذایی مسلط شوند. عوامل مقرراتزدایی معرفی شده در مشروطسازیهای تعدیل 1991شامل این موارد هستند: ۱. آزادسازی واردات کود و برداشتن مقررات تولید و توزیع داخلی کودها؛۲. لغو مقررات محدود کننده زمین؛ ۳. لغو یارانهها بر برق و اعتبار آبیاری و در نتیجه ایجاد شرایطی برای تسهیل بازرگانی روی حقوق کانال آب آبیاری؛ ۴. حذف مقررات گندم، برنج، نیشکر، پنبه، روغن خوراکی و صنایع دانه های روغنی؛ ۵. از کار انداختن سیستم امنیت غذایی؛ ۶. لغو کنترل بر بازارها، تاجران، و واسطه ها، و لغو کمکهای مالی به تعاونیها؛ ۷. لغو قانون کالاهای اساسی؛ ۸. لغو ممنوعیت عمومی بر سلفخری؛ ۹. لغو کنترل بر دفاتر دارایی؛ ۰۱. لغوکنترلهای گزینشی اعتبار روی دفاترمالی؛ ۱۱. رفتار با تعاونیهای کشاورزان، همسان با بخش خصوصی.

عوامل نقل شده از برنامۀ تعدیل اقتصادی، دستورالعملهایی برای از کار انداختن مقررات دولت برای غذا و کشاورزی است که هند پس از کسب استقلال برای حفظ حق حاکمیت غذایی، خودکفایی غذایی و حقوق ذاتی همۀ مردم به اجرا گذاشت.

مونسانتو برای برقراری انحصار بذر تلاش کرده است. اما ما با استثنا کردن بذرها از انحصارپذیری، از حق حاکمیت بذر خود محافظت کردهایم. ماده 3j لایحۀ حق امتیاز، از به انحصار درآمدن «گیاهان و جانوران به طورکلی، یا هر بخش وابستۀ دیگری –جز میکرو ارگانیسمها، اما- شامل بذرها، و روندهای اساسی بیولوژیک برای تولید یا تکثیر گیاهان و جانوران» جلوگیری میکند.

ما برای بهرسمیت شناختن کشاورزان به عنوان پرورش دهندگان و دفاع از حق جداییناپذیر آنها برای نگه داشتن، مبادله، پرورش و فروش بذرهایشان، لایحۀ حفظ تنوع گیاه و حقوق کشاورزان را به اجرا گذاشتیم. این قانون مانع از آن شد که شرکت پپسی از کشاورزان هندی بهخاطر ذخیرۀ بذرهای سیب زمینیشان شکایت کند.

مجلس و جنبش کشاورزان سه دهه است که از دستیابی منافع شرکتهای جهانی به هدف نابود کردن حق حاکمیت بذر، حق حاکمیت غذایی و خودکفایی جلوگیری کردهاند.

درسال 2020، تحت فشار قدرتهای جهانی که از سال 1991 آغاز شده بود، قانون کالاهای اساسی برای تنظیم انبارکردن مواد غذایی و جلوگیری از احتکار، تغییر کرد و مواد غذایی را از شمول قانون خارج کردند. با قانون (ترویج و تسهیل) تجارت و بازرگانی فرآوردههای کشاورزی سال 2020، قوانین دولتی برای تنظیم بازارها و بازرگانان لغو شد.

یک قانون جدید کشاورزی با عنوان توافقنامه «اختیار و حفاظت» کشاورزان روی تضمین قیمت و خدمات مزروعی سال 2020، در را بهروی غولهای شرکتهای کشاوزی، شرکتهای بازرگانی الکترونیک و شرکتهای فرآوری غذا باز میکند تا کشاورزان را به بردگان جدید شرکتهای کشاورزی چند ملیتی مانند بایر و مونسانتو، کارگیل و پپسی کولا، آمازون و والمارت و شراکتهایی که با کمپانیهای هندی برای قبضۀ راحت بازار هند ایجاد میکنند، تبدیل کند. آنها بهعنوان «زمین داران» جدید ظهور میکنند تا نه تنها غذا و استفاده از زمین، بلکه استفاده از آب و بذرهای ما را هم کنترل کنند. آنها کشاورزان را به دام خرید نهادههای گرانتر، و رشد کشت تک محصولیِ مواد اولیهای میاندازند که خودشان (آن کالاها را) ارزان میخرند.

 

بحران کشاورزی و بحران معیشت کشاورزان

مدلی بر اساس افزایش هزینههای تولید و کاهش قیمت محصولات شکل گرفته که کشاورزان را در تلۀ بدهی گرفتار، و آنان را وادار به خودکشی میکند. با وجود این واقعیت که کشاورزان خردهپا، به ویژه زنان، غذای جهان را تأمین میکنند، آنان با یورش کشاورزی صنعتی شدۀ جهانیسازی شده، در حال امحا هستند.۸

اکثر کشاورزان به این خاطر که شرکتهای کشاورزی آنها را به بذرهای پرهزینه، ماشین آلات، و مواد شیمیایی وابسته کردهاند گرفتار بدهی هستند. تلۀ بدهی بر این استدلال نادرست استوار است که خریدن نهادههای گران قیمت، بهرهوری را افزایش خواهد داد. اما یک سیستم تولیدی که هزینههای گزاف نابودی اکولوژیک و نابودی سلامت را نادیده میگیرد، و هزینههای اجتماعی و اکولوژیکی را به حساب نمیآورد، هنگامی که حسابرسی هزینۀ واقعی انجام میشود، و کل هزینهها به حساب میآیند، بهرهوری منفی دارد. از سال 1995 تاکنون بیش از 400.000 کشاورز دست به خودکشی زدهاند. ما بر اساس دادههای رسمی، هزینههای اجتماعی و اکولوژیکی کشاورزی صنعتی در هند را بالغ بر 1.3 تریلیون دلار در سال برآورد کردهایم.۹

 

افزایش قیمت غذا و گرسنگی

هر دقیقه یازده نفر از گرسنگی میمیرند. وضعیت اضطراری گرسنگی، در نتیجۀ کووید و قرنطینه تشدید شده است. برنامه جهانی غذا هشدار داده که وقوع «همهگیری گرسنگی»، زندگی و معیشت 250 میلیون نفر را در معرض خطر فوری قرار خواهد داد.

براساس اعلام برنامۀ جهانی غذا، بیش از یک میلیون نفر در آستانۀ قحطی قرار دارند، و در سه ماه آینده (این مقاله در تاریخ 24 مرداد منتشر شده است) ممکن است هر روز 300.000 نفر قحطیزده از گرسنگی بمیرند. گزارش آکسفام دربارۀ «ویروس گرسنگی» آشکار میکند که از گرسنگی مربوط به کووید-19، افراد بیشتری خواهند مرد تا از خود بیماری. در حالیکه مردم، هم در کشورهای غنی و هم درکشورهای فقیر دچار گرسنگی میشوند، شرکتهای بزرگ غذایی و کشاورزی سودهای بیشتری کسب میکنند.

«بیماری همهگیر، آخرین بدبختی میلیونها نفری است که از قبل با تأثیرات جنگ، تغییرات اقلیمی، نابرابری، و سیستم غذایی گسستهای که میلیونها نفر از تولیدکنندگان و کارگران مواد غذایی را فقیر کرده است، مبارزه میکنند. با اینحال، بالاییها به کسب سود ادامه میدهند: هشت شرکت بزرگ مواد غذایی و نوشابه سازی از ماه ژانویه -زمانی که بیماری همهگیر در سراسر جهان گسترده شد- بیش از 18 میلیارد دلار به سهامداران خود سود پرداخت کردهاند: ده برابر بیش از آن مبلغی که سازمان ملل برای جلوگیری از به گرسنگی کشیده شدن مردم در ایام کووید-19 درخواست کرده بود.»۱۰

در شیوۀ مسلط کشاورزی، نزدیک به یک میلیارد نفر به صورت ساختاری گرسنه هستند؛ و این گرسنگی عمدی است.۱۱ در شاخص گرسنگی جهانی سال 2018، هند با امتیاز 31.1 در بین 119 کشور مورد بررسی، در جایگاه 103 قرار داشت. در سال 2020، در بین 117 کشور مورد بررسی، بعد از بنگلادش، پاکستان و نپال در جایگاه 102 قرار داشت. در هند، از هر چهار نفر، یکی گرسنه میماند، و از هر دو کودک هندی، یکی دچار سوءتغذیه است.۱۲

مردم به همان دلیلی گرسنهاند که کشاورزان را به خودکشی وا میدارد: غارت کشاورزی از سوی شرکتهای جهانی که سود را بر مردم مقدم میدارند. سودهای آنها بالا میرود در حالی که درآمد کشاورزان کاهش مییابد و قیمت مواد غذایی افزایش مییابد.

از سال 2020، در سطح جهانی، شاخص قیمت غذا تقریبا 40 درصد بالا رفته است. قیمت کالاهای اساسی مانند حبوبات و روغنهای خوراکی در هند، در حال افزایش هستند. بهای روغنهای خوراکی در سال گذشته بیش از 62 درصد افزایش یافته بود.

 

حق بر غذا یک حق بنیادی بشر است

بانک جهانی، سیستم امنیت غذایی ما را که مبتنی بر تهیه عمومی و یک سیستم توزیع همگانی بود، از کار انداخت. سیستم توزیع عمومی، یکی از قاطعترین عوامل سیاست غذایی و سیستم امنیت غذایی در کشور بوده است. این سیستم پس از قحطی سال 1943 در بنگال، و نیز به عنوان اقدام جنگی در طی جنگ جهانی دوم، به مثابه سیستم جیره بندی آغاز شد. سیستم در طی سالها، با پدیدار شدن به عنوان پایهای برای تسکین فقر، بهصورت فوقالعادهای گسترش یافت و به خصیصهای دائمی در اقتصاد غذای هند تبدیل شد.

شبکه توزیع عمومی در هند، با شمول نزدیک به 451،000 فروشگاه عرضه به قیمت مناسب، برای توزیع کالاهایی به ارزش بیش از 150 میلیارد روپیه، برای حدود 180 میلیون خانوار در سراسر کشور، شاید بزرگترین شبکۀ توزیع از نوع خود در جهان است. سیستم شبکه توزیع عمومی یک سازوکار جیرهبندی است که خانوارها را از طریق سیستم توزیع همگانی، مستحق دستیابی به کالاهای اساسی مانند برنج، گندم، شکر، نفت سفید و روغنهای خوراکی به نرخهای سوبسیدی میداند. مسئولیت ادارۀ آنها بین دولت مرکزی و دولتهای ایالتی مشترک است. دولت مرکزی ذخیرۀ مواد و تدارکات دانههای خوراکی را به عهده دارد و هزینۀ این عملیات را میپردازد، درحالی که دولتهای ایالتی دانههای خوراکی را حمل و آنها را برای خرده فروشی در فروشگاههای سیستم توزیع عمومی عرضه میکنند.

یک سیستم توزیع عمومی، به تهیۀ عمومی دانههای خوراکی و تنظیم قیمت نیاز دارد. دستکاری و احتکار برای منافع تعداد محدودی شرکتهای کشاورزی قدرتمند، صرفاً تهدیدی برای معیشت کشاورزان خردهپا نیست، بلکه تهدیدی برای سیستم توزیع عمومی، حق بر غذا، و حق حاکمیت غذایی 1.36 میلیارد جمعیت هندی است.

ما یک قانون امنیت ملی غذایی داریم (قانون حق بر غذا)، اما این قانون بدون رشد غذای کشاورزان و تهیه همگانی غذا، معنایی ندارد. آمریکا که از غذا به عنوان اسلحه استفاده میکند، در سازمان تجارت جهانی، هند را بر سر تهیۀ همگانی و سهام عمومی در قانون امنیت غذایی مورد تعقیب قرار داده است.۱۳

 

فنآوری بزرگ و برنامههای بزرگ کشاورزی،

برای یک امپراتوری بر روی بذر، غذا و زمینهای ما

سلاطین فنآوری بزرگ، اکنون با کشاورزی دیجیتال، به بذر، غذا و زمینهای ما چشم دوختهاند. چشمانداز خیالی آنها «کشاورزی بدون کشاورزان» و «مزرعۀ آزاد از غذا» برای چلاندن و استخراج سود از هر جریب زمین و هر لقمه غذایی است که ما میخوریم.

بیل گیتس میخواهد کشاورزی جهان را با یک آنتی ژن، و بذرجهانی را با همکاری تحقیقات جهانی برای تامین غذا (CGIAR) کنترل کند تا اختیار بذرهای جهان را در دست بگیرد. او در حال پیش بردن نقشهبرداری دیجیتال ژنتیک برای کسب حق امتیاز روی بذرها در بانکهای ژن است.۱۴

او برای بهدست آوردن کنترل غذا از طریق کشاورزی دیجیتال و غذای ساختگی آزمایشگاهی تلاش میکند. او در عین حمله به کاشت برنج در هند، که ما بذر 200.000 نوع از آنرا فرآوری کرده ایم، «برنج طلایی مورد مهندسی ژنتیکی قرارگرفته» را که 80 حق امتیاز مربوط بهخود را دارد، ترویج میکند.

انقلاب سبز و کشاورزی صنعتی، به تهی کردن مواد مغذی در محصولات کمک کردهاند. او از طریق حمایت از ائتلاف جهانی برای تغذیۀ بهبود یافته (GAIN)، این خسارت را تشدید میکند. من این را فاشیسم غذایی میخوانم: نابود کردن بدیلهای مردمی برای حق حاکمیت غذایی و تحمیل غذای خطرناک و ناسالم به مردم، فقط برای حداکثر کردن سود و کنترل برغذا.

گوشت مصنوعی که کباب کردن آن غیرممکن است و من آن را «غذای جعلی» مینامم، ۱۴ حق امتیاز دارد. غذای جعلی یک معدن طلا است. غذای جعلی به تغذیه مردم یا نجات سیاره ربطی ندارد.۱۵

گیتس و میکروسافت درگیر دیجیتالی کردن پروندههای زمین، اطلاعات خاک، دادههای بیمه، و اطلاعات اعتبار موجود، در دست کسانی هستند که برای تبدیل شدن به زمینداران جهانی تلاش میکنند. گیتس درحال برنامهریزی برای یک جهان کشاورزی به عنوان جهان کشاورزی گیتس است. گیتس بزرگترین مالک زمین کشاورزی در آمریکا است. میکروسافت کنترل اطلاعات زمین کشاورزان هند را در دست داشته است.۱۶ حتی همایش سیستمهای غذایی سازمان ملل برای مطرح کردن دستورکار شرکتی تحت فشار قرار گرفته بوده است.۱۷

در بسترامپریالیسم جدید غذایی، ما به یک آزادی غذای جدید و جنبش حق حاکمیت غذایی برای دفاع از حق تضمین شده از سوی قانون اساسی و اجتناب از قحطی و بردگی غذایی نیاز داریم. حق حاکمیت غذایی حقی مادرزادی ماست.

 

منبع:

https://janataweekly.org/food-sovereignty-food-and-famine-land-and-livelihoods/

 

۱.  به معنی قدرت و حق اداره خود بدون دخالت خارجی - مترجم

 ۲. ماده 21 قانون اساسی هند اشعار می دارد که «هیچ فردی نمیتواند از زندگی و آزادی فردی خود جز بر اساس رویه برقرارشده از سوی قانون محروم شود.» از این رو ماده 21 دو حق را حفظ می کند: 1- حق زندگی 2- حق آزادی فردی - مترجم

3. Vandana Shiva, Radha Holla Bhar “An Ecological History of Food and farming in India” vol 2 “Sharing the Earth’s Harvest : Creating Abundance or Scarcity “Research Foundation for Science Technology and Ecology”, 2005.

۴. اوتسا پاتنایک اقتصاددان مارکسیست هندی و همسر پرفسور پرابات پاتنایک است. او از سال 1973 تا سال 2010 که بازنشسته شد، در مرکز مطالعات و برنامهریزی اقتصادی در دانشکده علوم دانشگاه جواهر لعل نهرو در دهلی تدریس می کرد. - مترجم

 5. “How much money did Britain take away from India? About $45 trillion in 173 years, says top economist”, Nov 19, 2018, https://www.businesstoday.in.

۶. قانون کالاهای اساسی قانونی است که پارلمان هند تصویب کرد تا تحویل کالاها یا محصولات معینی را که درصورت احتکار یا بازار سیاه، تامین آنها میتواند روی زندگی مردم تاثیر بگذارد، تضمین نماید. این کالاها، موادغذایی، دارو، سوخت و غیره را در بر میگرفت. -مترجم

 ۷. آرتور دانکل، رئیس سازمان تعرفه و تجارت بود. «اسناد دانکل»، به دُور مذاکرات در اروگوئه اطلاق میشود که توافق «گات» را نهایی کرد.

8. “Agribusiness Is Devastating to Family Farmers, Rural Communities, and the Environment”, https://www.actionaidusa.org.-

 9. Vandana Shiva, Vaibhav Singh, Wealth per Acre, Natraj Publishers. “Farm debt crisis: 70% of agricultural families spend more than they earn”, 27 June, 2017, https://www.business-standard.com.

10. “The hunger virus: how COVID-19 is fuelling hunger in a hungry world”, 9 July 2020, https://www.oxfam.org.

11. Hunger by Design in Vandana Shiva, Making Peace with the Earth, Women Unlimited.

12. Hunger by Design in Vandana Shiva, Making Peace with the Earth, Women Unlimited.

13. Prof. Ganesh Hingmire, Mr. Paresh Chinchole “Position Paper on Public Stockholding, Food Security And India”, https://www.wto.org.

14. “Reclaim The Seed”, The Vandana Shiva blog, https://www.navdanya.org.

15. “Lab Made Breast Milk And Lab Made Meat”, https://navdanyainternational.org.

16. “Revealed: Ministry of Agriculture’s MOU with Microsoft on the Agristack. Urgent need for transparency and consultation!”, https://internetfreedom.in.

17. “UNFSS – Where Multinationals Continue to Design our Food Systems and Control our Diets”, https://navdanyainternational.org

واندانا شیوا، دانشمند، فعال محیط زیست، هوادار حق حاکمیت غذایی نویسنده هندی ساکن دهلی است.

انتشار نخست: دانش و امید، شماره ۸، آبان ۱۴۰۰

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست