نویدنو 13/09/1399
چاپ مطلب
ارژنگ ماه نامه ادبی، هنری و اجتماعی نوید
نو شماره 13
آذر ماه 99 منتشر شد
با آثاری از:
ک.آهنگر/ ژ.اصفهانی/ ش.اقبالزاده/ خ.باقرپور/ م.ت.برومند/
ه.بنیطُرفی/ ع.تسلیمی/ ع.توده/ ج.جهانبخش/ ف.حاجیزاده/ ع.حسنی/
آ.حضرت/ ا.خوری/ م.دلیجانی/ آ.رسولی/ آ.زیس/ ط.سلیمانی/ ب.شیدا/ و.صمد/
ر.فخاری/ م.ماه/ ع.مجتهدجابری/ ح.مسجدی/ ب.مطلبزاده/ ح.موسوی/ ن.میر/
ا.نجمآبادی و دیگران...
بیدادِ ویروس کرونا و استبدادِ سرمایهداری
با پشت سر گذاشتن فصلِ پاییز و شبِ یلدا -این طولانیترین شبِ سال- و
آغاز زمستان، پیش بینیها و آمارهای رسمی حاکی از اوجگیری ابتلاء و
مرگ و میرهای ناشی از ویروس مرگبار کرونا در سراسر این کرۀ خاکی است.
در ایران آمار مبتلایان از مرز یک میلیون و 100هزار نفر و در جهان از
مرز 70 میلیون نفر فراتر رفته است. آمار قربانیان نیز در ایران به 52
هزار نفر و در جهان به یک میلیون و 600 هزار نفر رسیده که همگی از
اقشار ضعیف و طبقاتِ فرودستِ جوامع هستند. برخلاف وضعیت در اکثر
کشورهای جهان که گفته میشود اکنون با موج دوم وسوم همهگیری این ویروس
روبرو شدهاند، آمارهای رسمی در ایران حکایت از آن دارند که از ابتدای
شیوع ویروس تا امروز، منحنی رشد ابتلاء و تلفات انسانی همواره
بالارونده بوده و اطلاقِ موج دوم و سوم اگر به قصد عوامفریبی نباشد،
هیچگونه پایۀ علمی و عینی ندارد. برخلاف مسئولینی که در پنهانکاری و
دروغپردازی زلفشان را با زلفِ "گوبلز" گره زدهاند و در این روزها
نرسیدن به مرز مرگ و میر روزانه 1000 نفر و بالاتر را موفقیتِ بزرگی
برای خود و سیستم درمانی کشور در مهار کرونا معرفی کرده و مرتبا در
رسانهها برای هم نوشابه باز میکنند، عدهای از مسئولین صادقتر امّا
آمارهای واقعی ابتلاء، بستری و مرگ هموطنان را دو تا سه و حتی تا 10
برابر آمارهای اعلام شده دانسته و به درستی بر عمقِ فاجعه و خطر
"عادینماییِ" مسئولان دستۀ اول و "عادیانگاریِ" مرگِ روزانه چند صد
نفر در میان افکار عمومی تاکید دارند. بحران و رویاروییهای اخیر در
وزارت بهداشت و درمان و ستاد فرماندهی مقابله با کرونا که به رسانهها
کشیده شد، تنها جلوهای کوچک از ماجراهایی است که روزانه در پشت پردۀ
سیاست اتفاق میافتد و مردم ایران چون "نامحرم" هستند و از حق
اطلاعرسانی شفاف و پاسخگویی مسئولان "محروم"، باید روزی 400 نفر
قربانی بدهند و صدایشان هم در نیاید تا متهم به سیاهنمایی و مشمول
پیگرد نهادهای مسئول حفظ "نظمِ سرمایه" نشوند.
همهگیری ویروس کرونا به مثابهِ آن توفانِ شنی که هر دَم تغییر مسیر
میدهد و سیستم درمانی کشورها را به چالش بیسابقهای کشیده، بلای بزرگ
و خانماسوزی است که گریبان جامعۀ جهانی را گرفته، امّا به دلیل همین
جنبۀ پاندمیک (Pandemic)،
توانسته چشمان مردم ایران و جهان را بر ماهیتِ پلید و کارکرد جهانی
مجموعۀ نظامِ سرمایهداری بگشاید. هاروکی موراکامی در کتاب "کافکا در
ساحل" می نویسد: "توفان که فرو نشست، یادت نمیآید چه بر سرت آمد و
چطور زنده ماندهای، امّا یک چیز مشخص است: از توفان که بیرون آمدی،
دیگر همان آدمی نخواهی بود که به توفان پا نهاده بودی". برای مردم
ایران و جهان نیز در جریان توفان مهلک کرونا، کسبِ شناخت از چهرۀ
بینقاب وماهیت ضدبشری و ضدّطبیعت نظامِ سرمایهداری شاید تا این
اندازه ممکن و عملی نبوده است. به عنوان نمونه ماهها پیش از رقابت و
تبلیغاتی که این روزها در بین دولتها و کمپانیهای بزرگ داروسازی بر
سر تولید و فروش جهانی واکسن کرونا به راه افتاده،"شرکت آمریکایی-
انگلیسی تنباکو" که غول دخانیات آمریکاست اعلام کرده بود که موفق به
کشف واکسن کووید 19 از پروتئین موجود در برگ تنباکو شده و به زودی نسخه
اولیه واکسن خود را آزمایش خواهد کرد! در کشور خودمان نیز بازار
داروهای موسوم به "طب اسلامی" نظیر روغن بنفشه و نیش زنبور و غیره...
بدون تایید مراجع ذیصلاح یکی پس از دیگری مجوز تولید و فروش میگیرند
تا سرمایهداران زالوصفت وطنی از بازاری که به یُمنِ اپیدمی ویروس
کرونا شکل گرفته، از شرکای بین المللی خود برای تجارت با خونِ مردم عقب
نمانند. نحوۀ توزیع واکسن کرونا هم که در خوش بینانهترین حالت از نیمه
سال آینده به مرحلۀ تولید انبوه خواهد رسید، خود موضوع مهم دیگری است
که میتواند برای اکثریت ساکنان کرۀ زمین فاجعهآفرین باشد. در خبرها
آمده بود که دولت کانادا از هماکنون پنج برابر نیاز جمعیتی خود، این
واکسنها را پیش خرید یا احتکار کرده تا بیش از نیمی از جمعیت فقیر
جهان در کشورهای پرجمعیت آسیا و آفریقا که در آستانۀ فاجعۀ بزرگِ
انسانی قرار دارند، از دسترسی به آن محروم بمانند. این در واقع همان
معادلۀ ظالمانۀ "ترجیحِ سودِ سرمایه بر جانِ مردم" است و مصداقی برای
این تعبیر دقیق کارل مارکس که گفت: "سرمایهداری درختی که سایهاش را
نتواند بفروشد، قطع میکند" و مضحک اینکه در ایران نام این فرآیند را
"کارآفرینی" میگذارند! برای سرمایهدار، مصرفِ بیشتر توسط انسانها
یعنی سودِ بیشتر برای آنها و برای مصرفِ بیشتر، باید نیازها بیشتر
باشد و اگر نبود، باید آن را خلق کرد تا درهر حال سودِ سرمایه تضمین
شود. حال تولید ماسک و مواد شوینده در شرایط کرونایی باشد، یا شیرخشک و
پوشک بچه و گوشت و روغن و تیرآهن و سوالات کنکور در شرایط غیر کرونایی؛
برای "سرمایهدارِ کارآفرینِ و خلّاق و مبتکرِ ایرانی" تفاوتی ندارد.
و امّا در این روزهای دشوار از حیات جامعه که کارگران و زحمتکشان و
اکثریت مردم با تورم و فقر فزاینده ناشی از فساد و دزدی های نجومی از
یکسو، و بی آبی و سیل و تهدید و سرکوب داخلی و تحریم و فشارها و تهدید
خارجی دست به گریباناند، ویروس کرونا و ویروس استبداد، هر دو دست در
دستِ هم، بزرگانی از خیلِ نویسندگان و هنرمندان را از یک سو، و
آزادیخواهان و عدالتجویان را از سویی دیگر به کامِ مرگ یا حبسهای
طولانی مدت در سیاهچالهای قرون وسطایی خود می کِشند. زندهیاد فریبرز
رییسدانا که با دو ویروسکرونا واستبداد میجنگید،
اولین نفر نبود که از پا درآمد. با ادامۀ وضعیت موجود که به تعبیر
زیبای سایه "امیدِ هیچ معجزی ز مُرده نیست"، بزرگانی مانند دکتر محمد
ملکی و علیرضا جباری (آذرنگ) هم آخرین نفرات صفِ این قربانیان نخواهند
بود. در چنین شرایطِ خطیری، تشدیدِ موجِ جلب و احضار فعالینِ صنفی و
سیاسی، به زندان افکندن اعضای کانون نویسندگان ایران و روزنامه نگاران،
ادامۀ بازداشتِ غیرقانونی فرزندانِ زحمتکشانِ معترض در خیزش عمومی آبان
1398 و همچنین بازگرداندن کیوان صمیمی و نسرین ستوده، -این بانوی شجاع
و وکیلِ آگاه- به زندان و عدم توجه مقاماتِ قضایی به نامۀ جمعی خسرو
صادقی بروجنی و حدود 50 اسیرِ دیگر در بند 8 زندان اوین برای اعطای
مرخصی در شرایطی که به تعبیر امضاءکنندگان، "سونامیِ مرگ" جان زندانیان
سراسر کشور را تهدید میکند...، همگی مایۀ تاسف عمیق و خشم و نگرانی
خانوادهها و ناامیدی و بی اعتمادی هرچه بیشتر مردم ایران نسبت به
مسئولین حکومتی شده است. و چه زیبا گفت استادِ جاودانۀ سخن، سعدی که
"صبحِ صادق ندمد تا شبِ یلدا نرود"!
ارژنگ با لوگو و قالب جدید در راه است
در پی انتشار دوازدهمین شمارۀ ماهنامۀ ارژنگ و پشت سر گذاشتن یکسالگی
آن، دست اندرکاران و اعضای تحریریه و شوری دبیران ماهنامه در روزهای
گذشته تمام تلاش خود را به کار بستند تا بر اساس پیشنهاد ارزندۀ برخی
خوانندگان، اولین شماره ارژنگ در سال دوم انتشار ماهنامه با تغییراتی
کلی از جمله لوگو و قالب و صفحه بندی تحت نرم افزاری جدید با
قابلیتهای گرافیکی بالا برخوردار شود که متاسفانه به این شماره نرسید.
همین امر تاخیری چند روزه را در انتشار این شماره موجب شد که از این
بابت صمیمانه پوزش می طلبیم. موضوع دیگری که جا دارد با خوانندگان در
میان بگذاریم برخی پیشنهادات رسیده در بارۀ نحوۀ انتشار ارژنگ است.
برخی از خوانندگان از زیاد بودن تعداد صفحات گله و اظهار داشته اند
فرصت مطالعه حدود 200 صفحه در هر ماه را ندارند و لذا خواهان کاهش 50
درصدی تعداد صفحات هستند. برخی نیز پیشنهاد تبدیل ماهنامه به
دوماهنامه را با حجم فعلی مطرح نمودهاند. این دوستان تبدیل اکثر
ماهنامهها اعم از چاپی یا اینترنتی به دو ماهنامه یا فصلنامه در
سالهای اخیر را به عنوان دلیلِ درستی نظر خود ذکر میکنند. با اینحال
ما از دیدگاهِ طیف وسیعی از خوانندگان در این باره که ارتباطی با ارژنگ
ندارند، آگاه نیستیم.
واقعیت این است که ارژنگ متعلق به خوانندگان است و اگر بخواهد
تاثیرگذار باشد و خوانده شود، نمیتواند نسبت به نظرات و خواسته
مخاطبانی که یک سال یار و همراهِ وفادار آن بودهاند، بی تفاوت باشد.
بنابراین از همۀ عزیزانی که در بارۀ نحوۀ انتشار ارژنگ و یا فرم و
محتوای ماهنامه نظر یا پیشنهادی دارند، با کمال فروتنی تقاضا داریم در
روزهای پس از انتشار این شماره، آنرا از طریق پست الکترونیک (majalleharzhang@gmail.com)
با ما درمیان بگذارند. بدیهی است که برای دست اندرکاران و تحریریه و
شورای دبیران ارژنگ، نحوۀ انتشار ارژنگ اعمّ از تغییر در حجمِ مطالب یا
زمان انتشار هر شماره چندان تفاوتی ندارد. آنچه ما در هر صورتی بر آن
تاکید داریم، حفظ و ارتقای کیفیتِ مطالبِ عرضه شده و تامینِ نظرِ شما
خوانندگانِ فرهیخته است و ما به داشتن این سرمایۀ پُر بها به خود می
بالیم.
شورای دبیران ارژنگ
برای دریافت فایل کلیک کنید
تارنگاشت ارژنگ برای دریافت
تمام شماره ها :
https://mahnameh-arzhang.com/
|