نویدنو 14/07/1399
چاپ مطلب
پیرامون اطلاعیۀ 11 مهر 1399 دبیرخانۀ حزب تودۀ ایران
نویدنو
دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران یک روز پس از جشن
79مین سالروز بینادگذاری حزب طبقۀ کارگر رزمندۀ ایران اقدام به صدور و
انتشار
اطلاعیۀ
کوتاهی خطاب به هواداران و دوستان
خود نمود که در نوع خود بیسابقه یا کمسابقه، امّا حاوی هشدار و
تلنگری جدی به همۀ کسانی است که در فضاهای مجازی در مقابله با سمپاشی
دشمنان طبقاتی و در دفاع از حزب، مرزهای اخلاقی را رعایت نمی کنند و یا
مبارزۀ سیاسی را با فحّاشی و هتّاکی اشتباه میگیرند. ابتدا متن
اطلاعیه را عینا درج و سپس بیان نکاتی که یادآوری آنها را ضرور
میدانیم:
اطلاعیۀ دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
در هفته های اخیر گزارش هایی دربارۀ برخی برخوردها در
فضای مجازی در دفاع و همچنین برضد حزب به دبیرخانه حزب ارسال شده است
که توضیح کوتاهی را در این زمینه ضروری می نماید. حزب تودۀ ایران بشدت
مخالف هتاّکی و برخوردهای دور از اخلاق و ادب سیاسی حتی با مخالفان حزب
می باشد. رعایت فرهنگ انسانی و مترقی در برخورد های نظری و سیاسی از
جمله ضروریات پایبند بودن به آرمان و فرهنگ مترقی ای است که حزب ما در
نزدیک به هشت دهه گذشته برای تحقق آنها رزمیده است.
دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
۱۱ مهرماه ۱۳۹۹
در اطلاعیۀ دبیرخانه، سه گزارۀ به هم پیوستۀ زیر وجود
دارد که به ترتیب به آن می پردازیم:
1- "در هفتههای اخیر گزارش هایی دربارۀ برخی برخوردها
در فضای مجازی در دفاع و همچنین برضد حزب به دبیرخانه حزب ارسال شده
است که توضیح کوتاهی را در این زمینه ضروری می نماید."
این گزاره ضمن آن که بیانگر وجود ارتباط زندۀ اعضاء و
هواداران حزب تودۀ ایران در خارج کشور و تماس هواداران حزب در داخل
ایران با حزب خود برای انعکاس اخبار، رویدادها و گزارشات به رهبری است،
در عین حال نشانۀ برخورد غیراصولی و غیر اخلاقی برخی هواداران با دیگر
نیروهای منتقد یا مخالف سیاسی حزب نیز هست که بیشتر در فضاهای
اینترنتی و شبکههای اجتماعی مجازی نظیر گروههای تلگرامی و فیسبوک
مشهود است. به ویژه با رشد جنبش انقلابی مردم بسیار دیده شده و میشود
که به محض انتشار پُستی با مضمون اجتماعی یا سیاسی حاوی موضع مشخص حزب
و یا فردِ پُستگذار، عدهای اوباشِ مامور یا غیر مامور رژیم عموما با
نام مستعار، یا در لباس "تودهای منتقد"، آتش حمله به حزب تودۀ ایران و
یا پُستگذار منتقد حزب را با ردیفکردن چند توهین وبستن چند اتهام
سخیف و بی پایه میگشایند که بر آنها حَرَجی نیست.
این شیوههای برخوردِ به دور از اخلاق و انصاف و اصول،
به ویژه زمانی نکوهیده ترو زیانبارتر می شود که از سوی کسانی بکار برده
شود که خود را عضو یا هوادارِ حزب معرفی کرده و یا با نام حقیقی خود
وارد صفحات مجازی میشوند،. در یک نمونه مشخص در روزهای اخیر یکی از
همین هواداران در پاسخ به این انتقاد که "چرا شما هم مثل ماموران دشمن
به ادبیاتِ چاله میدانی و هتّاکی متوسل شدهاید؟"، پاسخ می دهد "اگر
دقت کنید توهین را همیشه اول آنها شروع میکنند!"
استدلالی که عذر بدتر از گناه است و به هیچوجه توجیه گر
عمل ناشایست او نیست.
با همین توجیه غیر مارکسیستی است که گاه، برخوردهای
شخصی بین دو یا چند هوادارِ حزب و حتی مخالفین حزب در قالبِ هتّاکی و
تهدید بالا میگیرد و در ذهنِ خوانندۀ جوانِ بیطرف و بیخبر از
همهچیز، این نامِ پرافتخارِ حزب طبقۀ کارگر ایران است که بازیچه این
منازعات و مشاجرات تندِ لفظی واقع میشود که اگر ریشهاش را بیابیم به
نقشه و ترفندِ موفقِ دشمنان طبقۀ کارگر خواهیم رسید. در مواردی، برپایۀ
مستنداتی که به نویدنو ارسال شده، هواداری در فضای مجازی به هواداری
دیگر اتهام "جاسوسِ شناخته شدۀ رژیم" میزند و متهم برای اعادۀ حیثیت
از خود به مراجع قضایی کشور محل زندگی خود متوسل میشود و آن فرد اتهام
زننده مجرم شناخته شده و به جریمه نقدی نیز محکوم می گردد، بیتردید
گزارشاتِ زیادی از برخوردهای این چنینی به دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب
تودۀ ایران رسیده است که منجر به صدور اطلاعیۀ مزبور شده است.
2- "حزب تودۀ ایران به شدّت مخالفِ هتاّکی و برخوردهای
دور از اخلاق و ادبِ سیاسی حتی با مخالفانِ حزب می باشد."
از این گزاره نیز چنین بر میآید که مخاطبان اصلی
اطلاعیه برخلاف تصور یا تلقین به خودِ برخیها؛ دشمنان قسمخوردۀ حزب
طبقه کارگر (مزدوران ارتجاع و امپریالیسم و سلطنتطلبان وغیره...)
نیستند که در تودهای ستیزی و کمونیست ستیزی ابزاری جز "هتّاکی و
برخوردهای دور از اخلاق و ادبِ سیاسی" ندارند. عبارت "حتّی با مخالفانِ
حزب" دال بر وجود گروهی از هواداران و مدافعان حزب هستند که
یهیا
به اتیکِ مارکسیستی باور ندارند و یا قادر نیستند در گفتوگو با
مخالفان نظری و مواجهه با دشمنان طبقاتی، آنرا به کار ببندند. به هر
روی، کسانی که با ادعای طرف داری از حزب توده ایران به دیگران اتهام
میزنند و توهین می کنند، جائی در حزبِ تودۀ ایران ندارند. به باورِ ما،
اطلاعیۀ 11 مهرماه 1399
دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی،
هشداری ضرور و خردمندانه از سوی رهبری حزب به این طیف از هواداران است
که از خوب یا بدِ حادثه، تاریخ یک روز پس از سالروز میلاد حزب را در
پای خود دارد.
به گفتۀ رفیق احسان طبری: "بدون
حفظِ فضای ادب و نزاکت و حدّ معینی از همبستگیِ متقابل بین همرزمان،
آنتوزیاسم و نشاطِ انقلابی فروکش میکند، فضای مبارزه سنگین و
اختناقآور میشود و عواقبِ روحی و لذا عملیِ فراوانی بهبار میآورد.
لذا در برخورد به مبارزانِ حزب و نهضت، واکنش در رفتار و گفتار بر پایۀ
کین و غضب و حَسد و غرور و کراهت و هوس و حالتِ روحی و غیره، بدون توجه
به عواقبِ این طرزِ رفتار، سراپا خطاست.
زندگی اجتماعی، یک زندگیِ خصوصی و خانوادگی نیست. این یک زندگیِ رسمی و
سراپا مسئولیت است، و لذا با درکِ این مسئولیت
باید سخن گفت و عمل کرد."
3-
"رعایتِ فرهنگِ
انسانی و مترقّی در برخوردهای نظری و سیاسی، از جمله ضروریاتِ پایبند
بودن به آرمان و فرهنگِ مترقّیای است که حزبِ ما در نزدیک به هشت دهۀ
گذشته برای تحقّقِ آنها رزمیده است."
در بارۀ این گزاره از اطلاعیۀ دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب
تودۀ ایران یادآور می شویم که حزب تودۀ ایران؛ حزب ارانیها، طبریها،
و تیزابیها و هاتفیها...ست که هر یک در عرصۀ زندگی و کار و پیکار،
تندیسی از اخلاقِ انسانی بودهاند. شاید یادآوری آموزههای رفیق طبری
بتواند برخوردهای نابههنجار و غیراصولی برخی هواداران را که در علاقۀ
آنها به حزبشان تردیدی نیست، به سمتِ منشِ اصیلِ تودهای و مسلح شدن
به اتیکِ مارکسیستی رهنمون شود که گفت:
"شیوۀ
رفتار و برخورد همرزمان در درون حزب و جنبش، از جمله یکی از منابع مهم
پیدایش فضای روحی در درون حزب و جنبش است. رفتارِ صحیح مبتنی بر تفکرِ
عینی و منشِ جمعی، این فضا را پیوسته مصفّا، نشاط آور و شفاف نگاه می
دارد. رفتار غلط مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی، آنرا از تناقضاتِ
مضر، هوای مسموم و کدر انباشته می کند، رگههای نفاق و افتراق را ژرف
میکند و بسط می دهد، موجدِ بحرانهای شدید درونی میشود، نشاطِ مبارزه
را زائل می سازد و لذا بدیهی است که کار را احیاناً به شکست ها،
فروریختگیها و حتی زوال میکشاند.
لذا
بسیار مهم است که بدانیم چگونه و بر اساس چه موازینی باید رفتار کرد:
زیرا اساسِ حلِ علمی، حلِ مارکسیستی ـ لنینیستیِ این مسئله است، نه حلِ
آن بر اساس واکنش های غریزی، سننِ نادرستِ معموله در اجتماع، سلیقهها
و پسندها و الگوهای انفرادی.
ممکن است گفته شود: مبارزه با محتوی و اسلوبِ اصولی، در
محیطی که آلوده به روشهای خلافِ اصول است، به جائی نمیرسد. باید با
سلاحِ نظیر ولی به سودِ اصولِ صحیح، مخالف را از میدان به در کرد. این
سخن در خوردِ بحث است. تجربه نشان داده است که به کار بردن شیوههای
غیراصولی، حتی اگر با نیّاتِ نیکی همراه باشد، چنان منظره را مغشوش می
سازد که جدا کردن سَره از ناسَره، صحیح از سقیم، محال است. عناصرِ
غیراصولی امکان مییابند انگشت بر نقاط ضعفِ مخالفِ خود بگذارند. به
علاوه، خود آنها در شیوههای خود تشویق می شوند زیرا میبینند مخالفِ
مدّعی، همان شیوهها را بکار می برد.
ترجیح دارد مبارزهای درست بماند، ولی موقتاً شکست
بخورد تا با نادرستی به پیروزی برسد. زیرا آن شکست در طولِ مدت، شکست،
و آن پیروزی، عملاً پیروزی نیست. نمیتوان با تناقض بینِ وسایلِ مبارزه
و هدف های مبارزه موافقت داشت. هدف های شریف، وسایلِ شریف را میطلبند
و لاغیر."...
آری، برپایۀ همین درکِ علمی- مارکسیستی است که امروز در
اطلاعیۀ دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
میخوانیم:
حزب تودۀ ایران به شدّت مخالفِ هتاّکی و برخوردهای دور
از اخلاق و ادب سیاسی حتی با مخالفانِ حزب می باشد. رعایتِ فرهنگِ
انسانی و مترقّی در برخوردهای نظری و سیاسی، از جمله ضروریاتِ پایبند
بودن به آرمان و فرهنگِ مترقّیای است که حزبِ ما در نزدیک به هشت دهۀ
گذشته برای تحقّقِ آنها رزمیده است.
تحریریۀ نوید نو
|