نویدنو 14/07/1399
چاپ مطلب
مختصری در باره ناگورنو- قره باغ
شاید تا به حال این سوال برایتان پیش آمده باشد که چرا
هر از گاهی ارمنستان به آذربایجان حمله میکند و یا بالعکس این اتفاق
رخ میدهد. شاید عجیب باشد اما این نزاع در یک قرن گذشته ریشه دارد و
هنوز هم ادامه یافته است.
ناگورنو قره باغ که آذربایجانی ها آن را قره باغ
کوهستانی(داغلیق قره باغ) و ارامنه آن را آرتساخ می خوانند دراشاره به
استان خودمختارجمهوری شوروی آذربایجان و به کشور خود خوانده جمهوری قره
باغ هم به کار می رود که استقلال آن از لحاظ بین المللی به رسمیت
شناخته نشد. منطقه خودمختار قدیمی منطقه ای به وسعت 1700 مایل مربع
(4400 کیلومتر مربع) را شامل می شود، در حالی که نیروهای کشور جمهوری
خودخوانده ناگورنو قره باغ در حال حاضر 2.700 مایل مربع( 7000 کیلومتر
مربع) را در اشغال دارد. منطقه عمومی سمت شمال شرقی محدوده قره باغ
قفقاز سفلا را در بر می گیرد و از محدوده خط تاج تا میانه دشت
رودخانه کُرا گسترش می یابد. آب و هوای قره باغ از جلگه در دشت کُرابا
جنگل انبوه بلوط، ممرزو راش دردامنه های پایین کوهستانی تا درختان توس
و مرغزار آلپ در قسمت بلندتر تفاوت می کند. در این مناطق غلات کاشته می
شود و گله های گاو، گوسفند وخوک نگهداری می شود. خان کندی ( استپاناکرت
سابق) مرکزبرجسته صنعتی قره باغ است .
قره باغ سرزمینی مورد مناقشه است، که از لحاظ بین
المللی به عنوان بخشی از آذربایجان به رسمیت شناخته می شود.اما
به طور عمده از سوی جمهوری آرتساخ ( قبلا معروف به جمهوری ناگورنو- قره
باغ) ، دولت مستقل صوری با یک اقلیت عمده ارمنی بر اساس استان خود
مختار ناگورنو- قره باغ جمهوری شوروی آذربایجان اداره می شود.
آذربایجان از زمان پیدایش جنبش قره باغ در سال 1988 قدرت سیاسی بر قره
باغ اعمال نکرده است. از زمان پایان جنگ ناگورنو- قره باغ در سال 1994،
نمایندگان دولت ارمنستان و آذربایجان گفتگو های صلح را با میانجیگری
گروه مینسک در باره وضعیت مورد مناقشه منطقه بر قرار کرده اند.
درباره قواعد حاکم بر خصومت ایروان و باکو
در اوایل سده یازدهم میلادی انبوهی از اقوام تُرک زبان
به قفقاز نقل مکان کردند و بسیاری از اقوام بومی منطقه و از جمله
ارمنیان و گرجیها را از جلگههای حاصلخیز آنجا بیرون راندند. بهاین
ترتیب تسلط و برتری ارمنیها بر مناطق جلگهای کمرنگ شد و جمعیت ارمنی
قفقاز بیشتر در ارتفاعات و بخشهای کوهستانی مستقر شدند.
روستاهای مسلمان نشین در میان ارتفاعات ارمنینشین جای
داشتند و پارهای از روستاهای ارمنینشین نیز در جلگهها برجای مانده
بودند. درزمان حکمرانی روسها بر قفقاز، اختلافهای قومی افزایش یافت.
در واقع مقامات تزاری برای آنکه مانع از هر گونه وحدت و یگانگی اتباع
امپراتوری شوند، به کرات مرزهای داخلی امپراتوری را دگرگون کرده و سعی
برآن داشتند که اقوام مختلف و مناطق جغرافیایی گوناگون را در یک واحد
اداری جای دهند.
تزار الکساندر دوم (روسیه) در
۹
دسامبر
۱۸۶۷
میلادی، قانونی را امضا و اعلام کرد به نام (اصلاحات اداری سرزمین
قفقاز و قفقاز جنوبی) که از اول ژانویه
۱۸۶۸
میلادی به اجرا گذاشته شد. برپایه این قانون، استانهای جدیدی در قفقاز
جنوبی تشکیل شد. برپایه اصولی که در قانون یاد شده پیش بینی شده بود،
مرزهای بین نواحی مختلف باید چنان ترسیم و مشخص میشد که وسعت آنها از
۷۵۰۰
کیلومتر مربع و جمعیت آنها از
۱۰
هزار خانوار یا
۸۰
هزار نفربالاتر نمیرفت؛ بنابراین هنگامی که در سال
۱۹۱۸
میلادی قفقاز از روسیه جدا و به سه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و
گرجستان تقسیم شد، تقسیمات اداری منطقه به هیچ وجه با ترکیب قومی آن
همخوانی نداشت؛ درنتیجه این سه جمهوری گرفتار یک رشته برخوردهای مرزی
شدند که مهمترین و طولانیترین آن، بر سر قره باغ کوهستانی بود.
قره باغ در شرق ارمنستان کنونی (شرق دریاچه سوان) بخشی
از ایالت گنجه بود. گنجه، خود در
۱۸۶۸
میلادی از ترکیب ارتفاعات شرقی تفلیس و ایالت ایروان و مرغزارهای غربی
ایالت باکو تشکیل شده بود که از دیدگاه قومی و جغرافیایی موجودیتی
مصنوعی به شمار میرفت.
بر اساس آمار
۱۹۱۶
میلادی روسیه، تعداد مسلمانهای گنجه در مجموع دو برابر مسیحیان آن
منطقه بود، ولی در بخشهای کوهستانی، ارمنیها بیش از
۷۰
درصد از کل جمعیت آن مناطق را تشکیل میدادند؛ ولی از آنجایی که اکثر
شهرستانهای ایالت به نحوی تعیین شده بودند که از بلندیها تا جلگهها
را دربر میگرفتند، در شهر شوشی ارمنیها اکثریت قاطع اهالی را تشکیل
میدادند. در قره باغ کوهستانی که شوشی و بخشهایی از گنجه
راهم
شامل میشد، تقریبا
۱۶۵۰۰۰
نفر ارمنی و
۵۹۰۰۰
نفر مسلمان که
۲۰۰۰۰
نفر آنها در حوالی شهر شوشی اقامت داشتند و
۷۰۰۰
نفر روس زندگی میکردند.
با فروپاشی امپراتوری نیکلای دوم، انقلاب روسیه (۱۹۱۷)
و ظهور دولتهای مستقل در قفقاز در سالهای آخر جنگ
جهانی اول، رقابت درزمینه تسلط بر قره باغ و اختلاف مرزی، قومیتی و
تاریخی در کوهستان زانگزور (نخجوان) سبب درگیریهای شدیدی میان اولین
جمهوری ارمنستان و جمهوری دموکراتیک آذربایجان شد. جنگ ارمنستان و
جمهوری آذربایجان از سال
۱۹۱۸
میلادی تا
۱۹۲۰
میلادی اتفاق افتاد و نزدیک به دو سال طول کشید.
این جنگ به عنوان بخشی از یک رشته عملیات جنگی در قفقاز
(نبرد باکو، نبرد سارداراباد، جنگ ارمنستان–ترکیه) به مدت چهار سال طول
کشید.
شوروی از 1921 قره باغ را بخشی از ارمنستان می دانست
ولی از سال 1923 این بخش دوباره جزئی از آذربایجان
شوروی شد.
در سال 1956 و 1977 تظاھراتی در ایروان ارمنستان در
مورد پیوستن قره باغ انجام شد ولی در نھایت در سال 1985 که گورباچوف به
تازگی به زمامداری شوروی رسیده بود به جای نبرد دست به اصلاحاتی برای
دادن آزادی هایی به شھروندان زد که در نھایت باعث افزایش نارضایتی
ارمنی ھا بر سر داستان قره باغ شد. در 20 فوریه سال 1988 قره باغ
ازآذربایجان جدا شد و به ارمنستان پیوست.
نظر آذربایجان درباره قره باغ
از نظر آذربایجانیها، جلگهها و ارتفاعات گنجه نه
تنها دو منطقه ناهمگون نبودند، بلکه اجزای مکمل یک موجودیت واحد را
تشکیل میدادند که با اقتصاد اقوام مسلمان به طور کامل تطابق داشت. به
عقیده آنها در صورت انتزاع مناطق مرتفع از جلگهها، تعداد بسیاری از
دامپروران مسلمان مراتع تابستانی گوسفندهای خود را از دست داده و
نابود میشدند.
آنچه ارمنیها نیز برای حل و فصل این مساله پیشنهاد
کردند، مانند پیاده کردن یک طرح آبیاری در جلگهها، استفاده از مراتعی
در مناطق شمالی آذربایجان یا انعقاد معاهدهای میان ارمنستان و
آذربایجان برای اعطای حق چَرا به دامهای آذربایجان در مراتع قرهباغ
(ارمنستان) هیچیک مورد پذیرش آذربایجانیها قرار نگرفت.
قره باغ به همان اندازه که از دیدگاه منافع استراتژیک
برای ارمنیها مهم بود، برای آذربایجانیها نیز اهمیت داشت. قره باغ
مرز طبیعی مسلطی بود که اگر در اختیار هر قدرتی قرار میگرفت، قدرت
دیگر را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میداد.
درباره جنگ قره باغ
این جنگ از فوریه
۱۹۸۸
تا مارس
۱۹۹۴
در ناحیه قرهباغ، واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان، بین اکثریت
ارمنی ساکن با پشتیبانی ارمنستان و جمهوری آذربایجان رخ داد. با
بالاگرفتن درگیری، هرکدام از طرفین سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف
خود از نژاد دیگر کردند.
در نتیجه در جنگ قرهباغ بیش از
۳۵
هزار نفر کشته شدند و بیش از
۸۰۰
هزار نفر در نواحی مورد مناقشه، آواره و مجبور به ترک وطن شدند. برای
برقراری صلح دایمی و فراگیر در منطقه، تلاشهای متعددی به عمل آمد و
طرحهای صلح مختلفی ارائه شد، ولی هیچیک به نتیجه عینی و مورد انتظار
نرسید و وضعیت حاکم بر منطقه همچنان نه جنگ و نه صلح است.
بحران قرهباغ موجب قطع روابط دیپلماتیک جمهوری
آذربایجان و ترکیه با ارمنستان، انسداد مرزها و شرایط جدید و
شکنندهای را در فضای منطقه قفقاز جنوبی حاکم کرد. حضور و نقش آفرینی
بازیگرانی نظیر ایران، ترکیه، روسیه، آمریکا، فرانسه، سازمان امنیت و
همکاری اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد در روند تحولات قرهباغ
موجب شد این بحران ابعاد منطقهای و بینالمللی به خود گیرد.
پس از اعلام آتشبس در
۲۴
دسامبر
۱۹۹۴
میلادی، شورای عالی قرهباغ روبرت کوچاریان را به عنوان نخستین
رییسجمهور آنجا انتخاب کرد و در
۳۰
آوریل
۱۹۹۵
میلادی دومین دوره انتخابات پارلمانی قرهباغ برگزار شد. نخستین دوره
انتخابات در
۲۸
دسامبر سال
۱۹۹۱
میلادی صورت گرفت.
توافق و درگیریهای سال
۲۰۱۶
در سال 2014 ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر تداوم
آتشبس بین دو کشور به توافق رسیدند. در نشستی که به ابتکار آمریکا،
روسیه و فرانسه در وین برگزار شد، الهام علیاوف، رییسجمهور آذربایجان
و سرژ سرکیسیان، رییس جمهور ارمنستان برای نخستین بار پس از درگیریهای
خونین در منطقه قرهباغ با یکدیگر دیدار کردند.
روسای جمهوری دو کشور پس از تجدید قرارداد آتشبس
پذیرفتند که سازمان امنیت و همکاری اروپا نظارت بر اجرای آتشبس را
برعهده گیرد.
اما در اوایل آوریل
۲۰۱۶
درگیریهای خونینی بر سر منطقه قرهباغ میان دو کشور رخ داد که دستکم
۱۱۰
نفر از هر دو طرف کشته شدند. در پنجم آوریل با میانجیگری روسیه، هر دو
کشور تن به پذیرش آتشبس دادند.
نقش ایران در تحولات سال
۲۰۱۶
درسال 1395، وزرای خارجه ایران، ترکیه و جمهوری
آذربایجان در رامسر دیدار کردند. وزیر خارجه ایران در آن نشست بر ضرروت
توقف فوری
درگیری نظامی میان ارمنستان و آذربایجان
تاکید کرد. این نشست در چارچوب اجلاس سهجانبه صورت گرفت و قبل از شروع
درگیری میان آذربایجان و ارمنستان برنامهریزی شده بود. محمدجواد ظریف
در گفت وگویی با المار ممدیاروف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، بر
ضرورت توقف فوری درگیری نظامی و بازگشت مجدد آرامش به منطقه قرهباغ
تاکید کرد.
این دیدار چهارمین دور از نشست سهجانبه وزرای خارجه
ایران، ترکیه و آذربایجان بود. نشستهای قبلی در سال
۲۰۱۴
در وان ترکیه، در سال
۲۰۱۲
در نخجوان آذربایجان و پیش از آن در سال
۲۰۱۱
در ارومیه برگزار شده بود.
ایران همواره تلاش کرده که صلحی پایدار بین ارمنستان و
آذربایجان بر قرار باشد؛ میانجیگریهای ایران همیشه از سوی ایروان و
باکو مورد استقبال قرار گرفته و نقش سازنده تهران در گفتوگوی صلح بین
دو همسایه شمالی زبانزد است.
در دور جدید درگیری ها تعدادی از نمایندگان ولی فقیه در
شهرهای تبریز، ارومیه، اردبیل، زنجان،و.. با بیانیه ای عملا از
آذربایجان حمایت کرده اند و نمایش های اعتراضی مختلفی هم دربرخی شهرهای
ایران برگزار شده است که به دستگیری تعدادی از آن ها از سوی نیروهای
انتظامی و امنیتی کشور منجر شده است. در این اعتراض ها شعارهای تفرقه
افکنانه ای هم داده شد که با اعتراض ها و تایید هایی و به رو شده است.
یک راه حل برای آذربایجان و ارمنستان
بنا به گفته یک کارشناس مسائل قفقاز در بنیاد علم و
سیاست برلین، پیدا کردن راه حلی برای مناقشه قره باغ کار بسیار دشواری
است، چون این مناقشه بیش از
30
سال است که ادامه دارد و آذربایجان و ارمنستان مرتب یکدیگر را به جنگ
تهدید میکنند. «هالباخ» میگوید تابحال به طرفین فشار آورده اند تا
آسیبها را کاهش دهند و نظارت در مناطق ترک مخاصمه بیشتر شود.
وی ادامه میدهد: «در ظرف دو دهه گذشته بر سر راه حل
های مختلفی کار شده است. از جمله صحبتهای زیادی از راهحل «مرحلهای»
و یا «تعویض مناطق» شده، اما هیچ یک از این راه حلها به نتیجه ای
نرسیده است. طرح «اصول مادرید»، یکی از این همین راهحلها بود که در
سال
۲۰۰۷
طرفین بر سر بندهای آن مذاکره کردند. بر اساس این اصول ارتش ارمنستان
از مناطق اشغالی قرهباغ باید خارج میشد تا امنیت بازگشت مهاجران به
این مناطق تامین شود».
وقتی ارمنستان زیر بار نمیرود
نباید این موضوع را هم نادیده گرفت که جامعه جهانی
بارها از ارمنستان خواسته است حداقل پنج نقطه از هفت منطقه اشغالی را
تخلیه کند، ولی ارمنستان زیر بار آن نرفته و اعلام کرده است تا زمانی
که خطر تهدید نظامی آذربایجان برطرف نشود، این مناطق را تخلیه نخواهد
کرد. شورای امنیت سازمان ملل چهار قطعنامه در رابطه با درگیری ارمنستان
آذربایجان به شرح زیر صادر کرده است:
قطعنامه 822- با درخواست توقف خصومت ها و خروج نیروهای
اشغالگر از کابجار و دیگر مناطق به تازگی اشغال شده جمهوری آذربایجان
متعاقب اشغال 3 آوریل 1993
قطعنامه 853- با درخواست پایان دادن بی درنگ به تمام
خصومت ها و خروج نیروهای اشغالگر از اقدم و دیگر مناطق به تازگی اشغال
شده جمهوری آذربایجان و تاکید بر قطعنامه 822
قطعنامه 874- دعوت به حفظ آتش بس، توقف خصومت ها و خروج
نیروهای ارمنی از بخش های فضولی(23 اوت 1993)، جبرائیل(26 اوت 1993)
قبادی(31 سپتامبر 1993) و دیگر مناطق به تازگی اشغال شده جمهوری
آذربایجان و تایید قطعنامه های 822و853 سازمان ملل
قطعنامه 884- محکوم کردن نقض آتش بس برقرارشده بین دو
طرف، که منجر به از سر گیری خصومت ها شد، درخواست از دولت ارمنستان
برای استفاده از نفوذ خود برای دست یابی به هماهنگی با ارمنی های
منطقه ناگورنو –قره باغ جمهوری آذربایجان با قطعنامه های 822،853،874
به نظر میرسدکه باید شرایطی فراهم آید تا ارمنستان در
مهلتی تعیینشده مناطق اشغالی را تخلیه کند و کریدور لاچین برای ارتباط
ارمنیهای قرهباغ با ارمنستان ایجاد شود؛ همزمان آذربایجان هم قرهباغ
را منطقه غیرنظامی اعلام کند. اگر چنین شرایطی فراهم آید یک سری تحرکات
جدید برای کسب یک راه حل قطعی و درازمدت برای مناقشه قرهباغ
امکانپذیر خواهد بود و گام مهمی در جهت حل این مناقشه برداشته میشود.
نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که ارمنستان در
پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه «کارت عضویت» دارد و در صورتی که
آذربایجان هر گونه جنگی را علیه ایروان آغاز کند، آنگاه به صورت
خودکار، روسیه پشت ارمنستان قرار خواهد گرفت. آذربایجان هم مورد
پشتیبانی کامل ترکیه قرار دارد. این موضوع، ابعاد ماجرا را پیچیده تر
میکند! در درگیری های اخیر روسیه، همراه با فرانسه و امریکا خواستار
آتش بس فوری و بازگشت به میز مذاکره شده اند. اما ترکیه بر تداوم جنگ
تا نتیجه نهایی تاکید کرده است. جمهوری آذربایجان بارها ارمنستان را
در صورتی که مذاکرات صلح نتایج رضایت بخشی به بار نیاورد، به توسل به
زور برای بازپس گرفتن منطقه قره باغ تهدید کرده است.
این در حالی است که ایروان هشدار داده است که اگر باکو هرگونه اقدام
نظامی علیه ارمنستان صورت دهد، این کشور اقدام تلافیجویانه گستردهای
را صورت خواهد داد. دبیر کل سازمان پیمان امنیت جمعی اعلام کرده است:
این سازمان مخالف هر گونه اقدام نظامی برای حل و فصل مناقشه قره باغ
است.
ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان
اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی هستند. روسیه،
شریک اصلی اقتصادی و نظامی ارمنستان
است و پارلمان ارمنستان درسال 2018 قراردادی را تایید کرد که اجازه
میدهد روسیه یک پایگاه نظامی را تا سال
۲۰۴۴
در ارمنستان حفظ کند. روسیه
روابط اقتصادی و سیاسی
گسترده ای هم با جمهوری آذربایجان دارد
مشکلات دو کشور همسایه یعنی آذربایجان و ارمنستان باید از طریق گفتگوو
دیپلماسی حل شود تا شهروندان هر دو کشور بتوانند در صلح و آرامش و به
دور از سایه جنگ زندگی کنند.
برخی منابع:
بریتانیکا
ویکی پدیا
منابع مختلف اینتر نتی
|