برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-10-01

نویدنو  30/06/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • کامیابی ارتجاع در ادامهٔ سیاست‌های فاجعه‌بار کنونی‌اش در شرایطی امکان‌پذیر شده است که نیروهای اجتماعی و سیاسی تحوّل‌طلب دچار پراکندگی مُزمن و عدم هماهنگی‌اند و نتوانسته‌اند در حساس‌ترین بُرهه‌ها بر سر شعارهای واحد در مبارزه‌ای مشترک به توافق برسند. تلاش بیش از پیش در راه سازمان‌دهی مبارزهٔ مشترک نیروهای اجتماعی، به‌ویژه کارگران و زحمتکشان، در کنار جنبش دانشجویی و جوانان و زنان کشور، می‌تواند راه‌گشای تحوّلات مثبت به سود جنبش مردمی و غلبه بر برنامه‌های ارتجاع باشد.

     

 

 

 

اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران به مناسبت هفتاد و نهمین سالگرد بنیادگذاری حزب

درفش پیکار مردمی بر ضد ظلم و بی‌عدالتی و دیکتاتوری حاکم، و پرچم رزم حزب تودهٔ ایران، حزب طبقهٔ کارگر و زحمتکشان، حزب مبارزان راه آزادی، استقلال، صلح و عدالت اجتماعی،‌ همچنان برافراشته است!

هم‌میهنان گرامی!

با فرارسیدن دهم مهر، هفتاد و نُه سال از حیات و تاریخ سراسر مبارزهٔ حزب توده‌های کار و زحمت در راه تحقق حقوق محرومان جامعه می‌گذرد. تاریخ هفتاد و نُه سالهٔ حزب تودهٔ‌ ایران، بخشی جدایی‌ناپذیر از تاریخ مبارزهٔ مردم میهن ما برای دستیابی به آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی است. تاریخ حزب ما تاریخی پُرفراز و نشیب از دستاوردهای چشمگیر و شکست‌های دردناک، و تاریخی فراموش‌ناشدنی از نزدیک به هشت دهه پیکار مبارزان راه آزادی است که برای رهایی میهن و ملّت از بندهای استعمار و استبداد از هیچ فداکاری و از خود گذشتگی‌ای دریغ نورزیدند.

تیر ماه امسال همچنین مصادف بود با یک‌صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست ایران، که حزب تودۀ ایران ادامه دهندۀ راستین راه و مبارزهٔ آن است. حزب تودۀ ایران در پی آزاد شدن زندانیان دموکرات و کمونیست از زندان‌های رژیم سرسپرده و استبدادی رضاشاه در حالی پایه‌گذاری شد و پا به عرصهٔ فعالیت سیاسی گذاشت که جنگ جهانی دوّم دنیا را به آتش کشیده بود و کشورهای منطقهٔ خاورمیانه، از جمله ایران، در زیر یوغ استعمار و استبداد محلی اسیر بودند. فعالیت سازمان‌یافتهٔ حزبی و سیاسی به شیوهٔ امروزی و نوین آن در جامعهٔ ما، با شکل‌گیری حزب تودهٔ ایران و فعالیت‌های آن گره خورده است. کارزارهای روشنگرانهٔ مطبوعاتی و تبلیغاتی، فعالیت‌های آزادی‌خواهانه و ضداستبدادی، ادبی، و فرهنگی توده‌ای‌ها، و همچنین سازمان‌دهی نیروهای اجتماعی و مبارزهٔ مدنی و صنفی کارگران، جوانان و دانشجویان، و زنان در راه ایجاد تغییرهای دموکراتیک، تحوّل اجتماعی شگرفی در میهن ما پدید آورده است. ایجاد اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری، سازمان‌دهی کشاورزان کشور، ایجاد نخستین اتحادیهٔ سراسری متحد کارگران و زحمتکشان کشور، ایجاد سازمان‌های صنفی جوانان و دانشجویان، و ایجاد انجمن‌های صنفی و مدنی زنان از جمله ابتکارها و دستاوردهای فعالیت حزب توده‌ای ما در ایران است که حتی مخالفان و دشمنان حزب ما نیز نمی‌توانند آن را انکار کنند.
امپریالیسم و ارتجاع، هراسناک از تأثیر فعالیت‌های توده‌ای‌ها، از همان سال‌های نخستِ حیات حزب ما طرح و اجرای توطئه‌های پی‌درپی و مبارزه با حزب ما برای ریشه‌کن کردن آن از جامعه را سازمان‌دهی کردند. بقا و ادامهٔ فعالیت حزب تودهٔ ایران در هفتاد و نُه سال گذشته، در حالی که بخش عمده‌ای از حیات حزب در شرایط دشوار حمله‌های وسیع و وحشیانهٔ امپریالیسم و ارتجاع و فعالیت “غیرقانونی” و غیرعلنی سپری شده است، خود گواه نیرومندی از اصالت اجتماعی حزب و ریشه‌های عمیق آن در درون جامعه است. در تمام این دورانِ نزدیک به هشت دهه، نیروهای ارتجاعی به بهانه‌های گوناگون توده‌ای‌ها را هدف وحشیانه‌ترین یورش‌ها قرار داده‌اند. از دستگاه‌های سرکوب رژیم وابستهٔ پهلوی گرفته که شمار بزرگی از انسان‌های والا و رزمندگان قهرمان توده‌ای همچون روزبه، سیامک، مبشری، و کیوان… را به جوخه‌های اعدام سپردند، تا مزدوران رژیم ولایت فقیه که در بزرگ‌ترین کشتار سیاسی تاریخ میهن ما هزاران زندانی سیاسی را به‌خاطر پایبندی به آرمان‌های طبقهٔ کارگر و آزادی میهن در شکنجه‌گاه‌های جمهوری اسلامی قتل عام کردند، تلاش بی‌وقفهٔ امپریالیسم و ارتجاع داخلی همواره متوجه جلوگیری از فعالیت سیاسی و تشکیلاتی حزب تودهٔ ایران بوده است که همچنان نیز ادامه دارد. بخشی از این تلاش، راه‌اندازی کارزار وسیع و بی‌وقفهٔ تبلیغاتی بر ضد تشکیلات و سیاست‌های حزب تودهٔ ایران و تاریخ آن بوده است. این کارزار امروزه به کمک بودجهٔ عظیم دستگاه‌های امنیتی رژیم ولایت فقیه همچنان ادامه دارد.
اگرچه در طول هفتاد و نه سال گذشته از چپ و راست بر حزب ما تاخته‌اند، و اگرچه دستگاه‌های تبلیغاتی حکومت‌های ارتجاعی و بلندگوهای امپریالیسم جهانی تلاش کرده‌اند تا با تحریفِ رویدادهای تاریخی، ماهیت انقلابی و رزمندهٔ حزب مدافع منافع طبقهٔ کارگر و همهٔ زحمتکشان کشور را واژگونه نشان دهند و حزب ما را از میدان مبارزه به در کنند، ولی حزب ما پیگیرانه و با سربلندی به مبارزهٔ همه‌جانبهٔ خود ادامه داده است و می‌دهد. هدف ارتجاع و امپریالیسم در سراسر حیات طولانی حزب، حمله به شالوده‌های فکری و سیاسی حزب و محروم کردن جامعهٔ ما از تجربه و توان حزب در آگاهی‌رسانی به زحمتکشان و سازمان‌دهی و هدایت کارگران و توده‌های محروم در مبارزه‌شان در راه رسیدن به حقوق خود بوده است.

هم‌میهنان گرامی!

هفتاد و نهمین سالگرد حزب تودهٔ ایران در شرایطی فرا می‌رسد که میهن ما در بحران عمیق اقتصادی-اجتماعی و بحران بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ فرو رفته و ده‌ها هزار تن از هم‌میهنان ما به‌خاطر سیاست‌های غیرمسئولانه و فاجعه‌بار جمهوری اسلامی جان و زندگی خود را از دست داده‌اند. بر اساس آخرین آمار رسمی حکومت ایران، تا کنون بیش از ۴۰۰هزار مورد تأیید شده از ابتلا به ویروس کرونا در ایران گزارش شده که این رقم پس از آمار مبتلایان در کشور هند- با بیش از یک میلیارد جمعیت- بالاترین رقم ابتلا به کرونا در آسیا است. معاون وزیر بهداشت ایران روز ۲۸ شهریور اعلام کرد که اگر جمهوری اسلامی نتواند روند شیوع کرونا را به‌سرعت متوقف کند، احتمال اینکه تعداد جان‌باختگان بر اثر همه‌گیری به ۴۵,۰۰۰ نفر برسد وجود دارد. بیشترین قربانیان شیوع کرونا در ایران از میان محرومان و زحمتکشان و از جمله شماری از پزشکان و پرستاران و دیگر کادرهای درمانی زحمتکش بوده است.

سیاست‌های فاجعه‌بار جمهوری اسلامی در مقابله با همه‌گیری کرونا و بیماری کووید-۱۹، در کنار اِعمال سیاست‌های اقتصادی نولیبرالی، میلیون‌ها ایرانی را به لشکر بیکاران آشکار و پنهان کشور افزوده است. امروزه، حتیٰ بر اساس آمار رسمی خودِ جمهوری اسلامی، بیش از ۲۵درصد از جمعیت کشور در فقر به سر می‌برند و حتیٰ از تأمین زندگی حداقل برای خود و خانواده محروم‌اند. با توجه به اینکه درآمد نفتی حکومت ایران در سال گذشته به‌خاطر تحریم‌های ضدانسانی امپریالیسم آمریکا بیش از ۹۰درصد کاهش داشته و ارزش پول ملّی کشور به میزانی بی‌سابقه تنزل پیدا کرده است، قدرت خرید مردم و زحمتکشان به‌شدّت کاهش یافته و نارضایتی‌ها به همان اندازه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سرمایه‌داران کلان حاکم و رهبری رژیم ولایت فقیه، بی‌توجه به دشواری‌های کمرشکن مردم، سیاست‌های سرکوبگرانه و ایجاد فضای اختناق را تشدید کرده‌اند. برگماری فرد جنایتکاری همچون ابراهیم رئیسی توسط علی خامنه‌ای در سال گذشته به ریاست قوهٔ قضایی کشور، فردی که در جریان فاجعهٔ ملّی کشتار جمعیِ زندانیان سیاسی در سال ۶۷ هزاران انسان آزادی‌خواه را به جوخه‌های مرگ سپرده است، حاملِ پیام روشنِ رژیم در مورد هدف‌ها و برنامه‌هایش در سال‌های دشوار پیشِ رو، از جمله در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، و ادامهٔ حکومت با تکیه بر اختناق و سرکوب است. بی‌سبب نیست که در ماه‌های اخیر شاهد صدور احکام ظالمانهٔ اعدام برای شماری از جوانان معترض در تظاهرات سال ۹۸ و اعدام کسانی مانند نوید افکاری بوده‌ایم. همچنین، وضعیت زندانیان سیاسی-عقیدتی در سیاه‌چال‌های جمهوری اسلامی، در حالی که شماری از آنها، از جمله نسرین ستوده و رضوانه احمدخان‌بیگی، در اعتراض به سیاست‌های حکومت و رفتار با دگراندیشان دست به اعتصاب غذای طولانی‌مدّت زده بودند، به‌شدّت وخیم شده است.

با وجود همهٔ این سیاست‌های سرکوبگرانه، در سال گذشته همچنان شاهد ادامهٔ اعتراض‌ها و مبارزهٔ دلیرانهٔ کارگران و زحمتکشان کشور بر ضد سیاست‌های جمهوری اسلامی و برای گرفتن حق خود بوده‌ایم. اعتصاب دامنه‌دار کارگران ستم‌دیده و حق‌طلب هفت‌تپه با وجود همهٔ تهدیدها و دستگیری‌ها، و در پی آن، اعتصاب گستردهٔ کارگران پروژه‌یی شرکت نفت در جنوب کشور، و همچنین ادامهٔ اعتراض‌های کارگران هپکو و دیگر مراکز صنعتی کشور، در کنار حرکت‌های اعتراضی معلمان، پرستاران، و بازنشستگان کشور، همگی نشانگر ادامهٔ مبارزه در بطن جامعهٔ ما برای تأمین زندگی انسانی است.

افزایش شدید بیکاری، به‌خصوص در میان جوانان، تشدید آهنگ ورشکستگی واحدهای تولیدی، گرانی و تورّم فزاینده، گسترش بی‌سابقهٔ ناهنجاری‌های اجتماعی مانند اعتیاد و فحشا و دزدی، در کنار شدّت یافتن جوّ اختناق و یورش فزایندهٔ گزمگان امنیتی جمهوری اسلامی به نیروهای دگراندیش، فعالان کارگری و سندیکایی، دانشجویان و زنان آزادی‌خواه، و فعالان محیط‌زیست، سیمای واقعی جامعهٔ بحران‌زدهٔ ما را در شرایط ادامهٔ حاکمیت ولایت فقیه ترسیم می‌کند.

هم‌میهنان گرامی!

بحران- و اگر دقیق‌تر بگوییم، بُن‌بست سیاسی کشور- نتیجهٔ مستقیم سیاست‌های دیکته شده توسط ولی فقیه و انحصار خفقان‌آور همهٔ نهادهای قدرت و تصمیم‌گیری در دست مُشتی عناصر به‌شدّت ارتجاعی، و به طور عمده نمایندگان سرمایه‌داری بزرگ تجاری و رانت‌خوار کشور و نیروهای سرکوبگر و وابستگان به آنهاست. نقش روزافزون نیروهای انتظامی و سرکوبگر- به‌ویژه سپاه پاسداران و فرماندهان آن- در فعالیت‌های اقتصادی-سیاسی کشور، و دورخیز آنها برای قبضه کردن نهاد ریاست‌جمهوری (پس از قبضه کردن بخش بزرگی از کرسی‌های مجلس) ‌پدیده‌ای بسیار خطرناک است که می‌تواند خطرهایی جدّی برای آیندهٔ تحوّلات کشور در پی داشته باشد.

تجربهٔ دو دههٔ اخیر، روندِ تشدیدِ وخامت اوضاع اقتصادی-سیاسی کشور و تبلیغ سیاست‌های فریبکارانهٔ اصلاح‌طلبان حکومتی برای تشویق کردن مردم به دل بستن به نمایش‌های انتخاباتی که نامزدهای شرکت‌کننده در آن و برندگان و بازندگان آن را ولی فقیه تعیین می‌کند، نشان داده است که رژیم ولایت فقیه استحاله‌پذیر نیست و هرگونه توّهم‌پراکنی دربارهٔ اینکه می‌توان از دل حاکمیتِ مُشتی تاریک‌اندیش، حکومتی مردمی بیرون آورد، فقط خدمت مستقیم و آشکار به رژیمی است که ادامهٔ حیات آن برای میهن ما بیش از پیش فاجعه‌بار خواهد بود.

حزب ما در سراسر هفتاد و نُه سال حیاتش همواره مبتکر و خواستار همکاری و اتحاد عمل نیروهای آزادی‌خواه،‌ استقلال‌طلب، و ضداستبداد کشور بوده و در این راه تلاش‌های فراوانی کرده است. امروزه نیز در بستر همهٔ دشواری‌ها و خطرهایی که منافع میهن ما را تهدید می‌کند، اتحاد عمل آزادی‌خواهان بیش از پیش ضروری و نیاز فوری جنبش مردمی است. کامیابی ارتجاع در ادامهٔ سیاست‌های فاجعه‌بار کنونی‌اش در شرایطی امکان‌پذیر شده است که نیروهای اجتماعی و سیاسی تحوّل‌طلب دچار پراکندگی مُزمن و عدم هماهنگی‌اند و نتوانسته‌اند در حساس‌ترین بُرهه‌ها بر سر شعارهای واحد در مبارزه‌ای مشترک به توافق برسند. تلاش بیش از پیش در راه سازمان‌دهی مبارزهٔ مشترک نیروهای اجتماعی، به‌ویژه کارگران و زحمتکشان، در کنار جنبش دانشجویی و جوانان و زنان کشور، می‌تواند راه‌گشای تحوّلات مثبت به سود جنبش مردمی و غلبه بر برنامه‌های ارتجاع باشد.

رزمندگان توده ای! اعضا و هواداران حزب!

یک سال دیگر از تلاش‌های خستگی‌ناپذیر شما برای برافراشته نگاه داشتن پرچم حزب طبقهٔ کارگر ایران و همهٔ زحمتکشان میهن گذشت. در چهار دههٔ گذشته، رژیم ولایت فقیه و دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای امپریالیستی همهٔ امکانات گستردهٔ خود را برای مُختل کردن مبارزه و ایجاد گسست و تفرقه و پراکندگی در حزب ما و بی‌اعتبار کردن رهبری آن به کار برده‌اند و این تلاش آنان با همان گستردگی همچنان ادامه دارد. هوشیاری و آگاهی تحسین‌برانگیز شما اعضا و هواداران حزب سدّی اساسی در برابر موفقیت برنامه‌های رژیم اسلام‌گرای ایران و امپریالیسم بوده است و خواهد بود.

در آستانهٔ هفتاد و نهمین سالگرد بنیادگذاری حزب تودهٔ ایران، ما بار دیگر اعتقاد عمیق و خلل‌ناپذیر خود را به رسالت تاریخی حزب مدافع منافع توده‌های کار و زحمت، برای رهایی ایران از چنگال استبداد و استقرار آزادی، استقلال واقعی، و عدالت اجتماعی، اعلام می‌کنیم. ما همچنین در سی و دوّمین سالگرد فاجعهٔ ملّی کشتار هزاران زندانی سیاسی به دست مزدوران جنایتکار جمهوری اسلامی، از جمله کشتار صدها تن از رهبران، کادرها، فعالان، و هواداران حزب تودهٔ ایران، بار دیگر با کاروان انبوه شهیدان حزب و همهٔ شهیدان راه آزادی و رهایی میهن تجدید عهد می‌کنیم. ما تردید نداریم که جانبازی‌ها و فداکاری‌های سترگِ رزمندان راه آزادی بی‌ثمر نخواهد ماند و زمینه‌ساز رهایی نهایی میهن ما از چنگال استبداد و ارتجاع خواهد بود.

درود آتشین به خاطرهٔ تابناک همهٔ جان‌باختگان توده‌ای و همهٔ جان‌باختگان راه آزادی!

درود به زندانیان سیاسی و همهٔ خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی!

پیروز باد مبارزهٔ مشترک نیروهای میهن‌دوست و آزادی‌خواه ایران برای طرد رژیم ولایت فقیه!

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران

۵ مهر ۱۳۹۹

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۳ ، ۷ مهرماه ۱۳۹۹

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست