5
برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-02-15

نویدنو 26/11/1398           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • آن چه که به نگارنده برمی گردد کاربرد واژه های جانشینی یک روند چند ساله داشته است و راه درازی را پیموده است. هم اکنون کسانی که نوشته های نگارنده را می خوانند کم و بیش با این واژه ها آشنایی دارند. افزون بر این در بسیاری جاها واژه هایی که خواننده به آن خوی گرفته است در پرانتز آورده می شود.

     

 

 

 

 

 

 

سازگارسازی زبان با زمان خود!

سیامک

به تازگی نوشته ای در نقد نوشته " رژیم ضدامپریالیستی یا ضدمردمی" نگارنده در نویدنو آمده است. انتظار نگارنده از نویسنده نقدی که گویا در علم زبان از جایگاه ویژه ای برخوردار است بیشتر از این بوده است. 

نویسنده کوشیده است تا هم به شیوه نگرش نگارنده و هم به درونمایه (مضمون) نوشته نام برده بپردازد. رفیق ارجمند عاصمی خواهند  کوشید که به پرسش هایی که در ذهن نویسنده در باره خطمشی "توده ای ها" پدید آمده است پاسخ دهند.

در این جا نگارنده  تنها می کوشد به طور کوتاه چند نکته ای در باره ی شیوه نگارش و کاربرد واژه های کم آشنا ولی همچنان زنده در نوشته خود بپردازد.    

زبان پویا و زنده است و در دوره های گوناگون و در برخورد با رویدادهای روزگار دگرگون می شود. اگر این گونه نبود در همه ی دنیا انسان های بی شماری در پی به روز کردن نوشته های گذشتگان ما نبوده اند.  

آفرینش و بازآفرینی واژه ها بخشی از سازگارسازی زبان با پیرامون خود است، که زبان برای زنده ماندن و پس نماندن از پیشرفت شناخت در جامعه به آن نیاز دارد. راستش این است که در جامعه ما گرایش نیرومندی برای بازسازی و کاربرد واژه های پارسی وجود دارد که از آن به این سادگی نمی توان گذشت. به ویژه جوانان واژه هایی همچون "درود" و "بدرود" را دوباره زنده کرده اند و هم اکنون این واژه ها بخشی از واژگان روزانه بسیاری شده اند.

بنابراین زبان هر روز دگرگون می شود و در این روند واژه هایی می میرند و واژه های نوینی زاده می شوند و واژه های فراموش شده ای بازآفرینی می شوند. البته این روند نوسازی به یک باره و ناگهانی نمی تواند انجام شود و باید هر واژه نوینی یا زنده سازی واژه های فراموش شده را با شکیبایی و آرام آرام جا انداخت.

آن چه که به نگارنده برمی گردد کاربرد واژه های جانشینی یک روند چند ساله داشته است و راه درازی را پیموده است. هم اکنون کسانی که نوشته های نگارنده را می خوانند کم و بیش با این واژه ها آشنایی دارند. افزون بر این در بسیاری جاها واژه هایی که خواننده به آن خوی گرفته است در پرانتز آورده می شود.

باید گفت که این واژه های جانشینی حتا در ذهن خود نویسنده نقد چندان آشفتگی پدید نیاورده است چرا که اگر اینگونه بود پس چرا همه ی "برگردان های" ایشان درست بوده است و دریافت شان از درون مایه این جمله ها با آن چه که نگارنده می خواست بگوید همخوانی دارد. 

با این همه نویسنده نقد انگشت به یک واژه ویژه "واکاوی"  که به جای "تحلیل" آمده است گذاشته است.

نگارنده آفریننده این واژه نیست بلکه این واژه در بسیاری از نوشته های درون ایران بکار برده می شود. برای نمونه  "واکاوی و تحلیل مفهوم خط‌مشی عمومی: ماهیت، صفات و غایت"؛ " واکاوی مشکلات تشکلهای آببران در فرآیند انتقال مدیریت آبیاری"؛ " واکاوی سازه‌های تاثیرگذار بر توسعه حرفه‌ای "؛ "واکاوی و تبیین نیاز های فرهنگی، تربیتی و اجتماعی"؛ " واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در دوره صفویه "؛" واکاوی و تحلیل عوامل موثر در گرایش صادق هدایت به کاربرد نمادها ".

در همه ی این نمونه واژه "واکاوی" کم و بیش جانشین "تحلیل" شده است. پرسش کلیدی اما این است که هنگامی که در رسانه های ایران کاربرد این واژه به این گونه گسترده جا افتاده است چرا یک روشن اندیش "چپ" باید از خواندن آن خشمگین شود؟

افزون بر این فرهنگ فارسی معین در باره معنی تحلیل می نویسد: (تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - حل کردن ، تجزیه کردن. 2 - روا شمردن ، حلال کردن.

اگر معنی "تحلیل" حل کردن و تجزیه کردن است پس چرا به دید نویسنده نقد کاربرد واژه "تحلیل" از واژه  "واکاوی" درست تر و درخورتر است؟

واژه دیگری که ایشان انگشت به روی آن گذاشته اند واژه "پرسش" است که به جای واژه "مسألة" بکار برده شده است. فرهنگ نامه دهخدا می نویسد: مسألة.[ م ُ ءَ ل َ ] (ع مص ) مسایلة. از یکدیگر پرسیدن به معنی سؤال. (اقرب الموارد). و رجوع به مسایلة شود.

باز دوباره باید از نویسنده نقد پرسید که اگر "مساله" همان "سؤال" است پس چرا واژه زیبای پارسی "پرسش" به جایش بکار برده نشود؟

 

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست