|
||
نویدنو:15/03/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
نقدی بر دیدگاه آقای اکبری در باره ی سندیکا هاتف رحمانی آقای اکبری از فعالین جنبش سندیکایی ایران است .ازاین منظر ایشان قابل احترام هستند. اما اقای اکبری دیدگاه های خاصی هم دارند که این دیدگاه ها می تواند قابل نقد ویا کلا بر خطا باشد . در این مختصر به اساسی ترین موارد خطای دیدگاهی آقای اکبری در مقاله ایشان مندرج در اعتماد * اشاراتی می رود ونقد مفصل به زمان فراختری واگذار می گردد. 1- آقای اکبری معتقد است کار قیصر را باید به قیصر واگذار کرد وکار پاپ را به پاپ . ایشان به درستی می نویسند که :
اهداف سنديکا
و کارگران هوادار و عضو آن عبارت بود از؛
آقای اکبری توضیح نمی دهند که این مخالفان سندیکا کیانند وچه شخصیت حقوقی واجتماعی دارند؟ آقای اکبری عمدا دولت ونهادهای دولتی در گیر این مبارزه راکنار می گذارند تا گفته باشند که این امر در گیری سطحی بین دو گروه موافق ومخالف سندیکا بوده است وعنصری به نام دولت با در اختیار داشتن کلیه قوای نظامی وانتظامی ومدیریتی در این ماجرا دخبل نیست . این کتمان حقیقت ودر واقع اعلام این نکته است که کار قیصر را به قیصر واگذارید. 2- آقای اکبری به سران سندیکای واحد ایراد می گیرند که به جای پرداختن به سازماندهی امر سندیکا وقت خودرا پشت درهای دانشگاه می گذرانند وبه آن ها توصیه می کنند که :" شايسته تر نيست که به فرزندان دانشجوي مان توصيه کنيم که پاسخ خود را از اساتيد علوم اجتماعي و صلاحيت دار در اين وادي بخواهند و کارگران به زيرساخت هاي زندگي اتحاديه يي شان بپردازند؟ بي ترديد امروز وظيفه يي که کارگران سنديکايي بر دوش دارند بسيار سنگين تر از گذشته است." آقای اکبری عمدا یا سهوا دیالکتیک حرکت سندیکای واحد ومضمون تولد سندیکارا فراموش می کنند. آقای اکبری باید بهتر از هرکسی بدانند که این همبستگی اجتماعی طبقات واقشار گوناگون اجتماعی به ویژه دانشجویان وزنان با جنبش کارگری است که توان آن را ده ها برابر می سازد. خواست قیصران هماره سلب این حمایت وپشتیبانی از جنبش کارگری بوده است تا در حاشیه بی تفاوتی به راحتی به سرکوب آن بپردازند. آقای اکبری به جای اعتراض به جلوگیری ازحضور سران سندبکای واحد در دانشگاه به متولیان امر برتن سندیکائیان با دلسوزی تمام شلاق می کشد . 3- آقای اکبری به درستی به پیک سندیکا اشاره می کنند ، اما با ساده نگری فراموش می کنند که دیگر امر پیش برد یک جنبش وپاسخ دادن به اتفاقات متوالی وهرروزه ای که رخ می دهد کار پیک سندبکا نیست. وجنبش کارگری نیازمند رسانه ای برای بازتاب فعالیت وعمل خویش است . در این مورد هم آقای اکبری بجای اعتراض به مسئولین امر که رهبران کارگران را از هر رسانه ای محروم وآنهارا علیرغم خطرات بسیار وادار به مصاحبه با رسانه های بیگانه می کند ( نویسنده نیز دراین مورد با آقای اکبری موافق است اما ...) به رهبران سندیکا می تازند وآنهارا در مظان اتهام قرار می دهند. 4- آقای اکبری میان فعالیت صنفی وطبقاتی با فعالیت سیاسی خط قرمز ضخیمی رسم می کنند وچشم انتظار فرجی هستند تا امور مورد اختلاف کارگران وکارفرمایان ودولت به مدد جادوی مذاکره حل وفصل گردد. این روی کرد بقدری خالی از محتوی واقعی است که حتی گاهی از زبان صادقی ها ومحجوب ها نیز نقض آن شنیده می شود وحتی لیبرال های مارک داری چون حسین مرعشی هم به اعتصاب واعتراض کارگران آگرچه در خطوط سیاسی خود صحه می گذارند. 5- من در ضمن اعتراض خودرا به دوستانی که به نقد آقای اکبری پرداخته ونسبت به ایشان توهین روا داشته اند نیز اعلام نموده وبه این دوستان عرض می کنم که کار نقد کار خواندن نیات افراد به زعم خود نیست . وبهتر آن است که نقدها در نقد دیدگاه ها وبدون اغراض واتهام شخصی باقی بماند تا از اثز بخشی وواقع گرایی لازم بر خوردار باشد .
*- نقد کارگري بر سنديکاي گارگري؛
**- همانجا
|
||
|