|
||
|
نویدنو:09/04/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
خشونت عليه زنانناهيد جعفري ماه آخر سال 85 را با ضرب و شتم و دستگيري پليس از 13 اسفند به بعد به پايان رسانديم و روزهاي اول سال 86 را هم دوباره با دستگيري و زندان و "قتل هاي بي سر نخ" (14 فروردين، اعتماد ملي) شروع کرديم. در طي سه ماه اول سال با رفتارها، مصاحبه ها و اظهار نظرهاي متفاوت مسئولين نيروي انتظامي و دستگاه قضايي روبرو بوديم. هر روز روزنامه ها گزارش هاي متفاوت از خشونت هاي رو به گسترش قتل، تجاوز، آزار و اذيت، فيلمبرداري و اخاذي، اعتياد، سرقت، شوهر کشي، زن کشي، خودکشي و خودسوزي و.... را مشاهده مي کنيم ودرمي يابيم "خشونت حادثه نيست، مشکل اجتماعي است" به عوامل اصلي بروز اين خشونت ها که فقر، بيکاري، نابرابري و به خصوص نداشتن حمايت هاي قانوني است پي مي بريم. در اين آشفته بازار با شکل هاي مختلفي از خشونت هاي قانوني و غيرقانوني روبرو مي شويم. به گزيده هايي از سر تيترهاي متفاوت روزنامه ها در مورد زنان، کودکان و به خصوص اصلي ترين و مهمترين دغدغه ي نيروي انتظامي و بعضي از مسئولين دستگاه قضايي در رابطه با حجاب زنان نگاهي داشته باشيم:
- "مبارزه با
بدحجابي شنبه آغاز مي شود" (29 فروردين، همشهري) به نظر مي رسد پرداختن به علل و ريشه يابي کردن تمام خشونت هايي که در بالا ذکر شد، در مقابل حجاب زنان از اولويت کمتري برخوردار باشد! در ادامه نه همه ي اخبار خشونت، بلکه گزيده هايي از اين اخبار را آورده ايم تا خود بخوانيد حديث مفصل از اين مجمل. قتل، زن کشي 14 فروردين، اعتماد ملي: زن جواني که جسدش در مجتمع تجاري متروکه اي در بومهن کشف شد، با 12 ضربه چاقو از پاي درآمده بود. مظنون که يک سرايدار افغاني است از هنگام وقوع جنايت ناپديد شده بود که در 18 فروردين دستگير و به قتل اعتراف کرد. در خبر ديگري آمده: جمجمه زني در کنار يک کارگاه مجسمه سازي در حاشيه دره بومهن کشف شد. در حال حاضر اين موضوع که آيا اين جمجمه مي تواند متعلق به زني باشد که جسد مثله شده وي اواخر بهمن ماه 85 بدون سر در منطقه ولنجک تهران کشف شده بود در حال بررسي است. 19 فروردين، آينده نو: جسد يک دختر 23 تا 25 ساله که با 20 ضربه چاقو به قتل رسيده بود در جنوب تهران، در نقطه خلوتي در ترمينال مسافربري جنوب پيدا شد. 20 فروردين، آينده نو: دختر 15 ساله توسط خواستگارش به قتل رسيد. در محله سهل آباد شيراز جوان 18 ساله که دختر را با شليک گلوله کشته بود سر او را از تن جدا کرد. اين جوان انگيزه خود را مخالفت خانواده دختر براي ازدواج با او اعلام کرد. 29 فروردين، آينده نو: داماد با شيشه نوشابه مادر زنش را کشت. زن 66 ساله که دچار ضربه مغزي شده بود در يکي از بيمارستانهاي تهران درگذشت. داماد 45 ساله خود را تسليم پليس کرد ولي منکر هرگونه دست داشتن در قتل مادر زنش شد.
4 ارديبهشت،
همشهري: در کرج زني که به خاطر همسر صيغه اي اش قتل دوست همسرش را به گردن
گرفته بود از قاضي دادگاه درخواست رسيدگي مجدد کرد. اين زن گفت: همسرم او
را با چاقو زد ولي در کلانتري به من التماس کرد که نجاتش دهم و من هم قتل
را به گردن گرفتم ولي او در حقم نامردي کرد براي همين ميخواهم حقيقت را
بگويم. متهمان در بازجويي هاي خود گفتند: قربانيان را به بهانه موتورسواري فريب داده و پس از انتقال به خارج از شهر به آنها تعرض کرده و از ترس اينکه مبادا رازشان فاش شود، دست و پاي آنها را مي بستند و به داخل رودخانه کر مي انداختند. اجساد اين دو پسربچه در رودخانه پيدا شد. 16 ارديبهشت، ايران: در يافت آباد، نوعروس 19 ساله که به طرز فجيعي با ضربات چاقو مورد حمله شوهرش قرار گرفته بود در آستانه مرگ است. اين نوعروس که به سختي مي توانست حرف بزند گفت: 6 ماه قبل به زور و اصرار خانواده ام با اين پسر ازدواج کردم. روز حادثه به خانه آمد و گفت مي خواهم ترا بکشم و طلاهايت را بفروشم و به خارج بروم. فکر کردم شوخي مي کند، او مرا روي زمين خواباند و در حين حرف زدن ناگهان از جيبش چاقويي درآورد و به پهلويم فرو کرد و چند ضربه ديگر به شکم و سينه ام زد. گفتم به شرطي تمام پولها و طلاهايم را مي دهم که مرا به بيمارستان برساني. او که به دنبال پيدا کردن چادرم رفت به سختي خودم را به طبقه پايين رساندم. خواهر شوهرم مرا به بيمارستان آورد. باز هم نمي خواستم از شوهرم شکايت کنم ولي چون در اين مدت اصلا احوال مرا نپرسيده من شکايت مي کنم. 2 خرداد، همشهري: مردي که متهم است همسر سوم خود را با شليک گلوله به صورتش به قتل رسانده، مدعي شد که او خودکشي کرده است. اين در حالي است که متهم تمام نقاط خانه را به دوربين مداربسته مجهز کرده بود. خانواده همسر 17 ساله ي اين مرد گفتند: او هميشه دخترمان را آزار ميداد و بشدت او را کنترل مي کرد. اين مرد در بازجويي گفت: همسر اولم به خاطر تجديد فراش من طلاق گرفت و همسر دومم به خاطر مسايل مالي. او در توجيه داشتن اسلحه گفت: چون من قاضي بودم و پرونده هاي مهمي داشتم هميشه با خودم اسلحه حمل مي کردم. کارشناس اسلحه گفت: فاصله شليک بين 30 تا 70 سانت را نمي توان خودزني دانست. 6 خرداد، همشهري: دختر 4 ساله که شاهد قتل مادرش به دست پدر بود، راز اين قتل را فاش کرد. اين مرد که به خاطر ازدواج کردن با زن ديگري، همسرش را به قتل رسانده و جسد او را در گندمزاري در جنوب تهران به آتش کشيده بود در پاي ميز محاکمه گفت: من اعتياد داشتم و مواد هم مي فروختم، با همسرم اختلاف داشتم و از زندگي با او راضي نبودم. 10 خرداد، همشهري: در شهريار مرد جوان با ادعاي رابطه پنهاني همسرش با مرد ديگري، هر دوي آنها را هدف ضربات چاقوي خود قرار داد که بر اثر آن مرد غريبه به قتل رسيد.
16 خرداد،
همشهري: مردي به کلانتري خواجه ربيع مشهد رفت و ادعا کرد که پس از قتل يک
زن، همسر خود را نيز مجروح کرده است. او در بازجويي در باره انگيزه اش گفت:
وقتي متوجه شدم اين زن، زنان شوهردار را اغفال مي کند، تصميم گرفتم او را
بکشم و چون همسرم با مردي رابطه داشت او را نيز مجروح کردم. 20 خرداد، همشهري: تازه داماد جوان که 20 روز از ازدواجش مي گذشت برادر همسرش را با ضربات چاقو به قتل رساند. او گفت: در همين 20 روزي که از ازدواجمان مي گذشت اختلاف شديدي با همسرم داشتم، او به خانه پدرش رفت و من براي بازگردان او به آنجا رفتم و با برادرش درگير شدم. تجاوز 15 فروردين، همشهري: جواني که به اتهام آزار و اذيت يک نوجوان دبيرستاني بازداشت شده است در بازجويي هاي خود گفت: 8 ماه قبل پسر جواني در يکي از بوستانهاي تهران مرا اغفال کرد و مورد اذيت و تعرض قرار داد و من تصميم گرفتم از ديگر جوانان انتقام بگيرم. 21 فروردين، همشهري: مردي که دختر 18 ساله ي کر و لالي را در ورامين ربوده بود، و او را به نانوايي متروکه اي برده و هشت روز مورد آزار و اذيت خود قرار داده بود، به اتهامش اعتراف کرد. 26 فروردين، همشهري: مرد 65 ساله با جعل عناويني چون مأمور بهزيستي، وکيل دادگستري و مأمور اطلاعات، زنان و دختران را فريب داده به خانه اش مي کشاند و از صحنه هاي تعرض به آنها فيلم برداري مي کرد، از سوي دادگستري اصفهان به اعدام محکوم شد. در همين رابطه 37 زن و دختر جوان که مورد تعرض اين مرد قرار گرفته بودند به دادگاه احضار شدند. 30 فروردين، همشهري: دختر نوجوان روي نيمکت پارک پشت منزلشان نشسته بود؛ دو پسر جوان با ايجاد مزاحمت و بعد با تهديد به وسيله چاقو او را به منزلي در شرق تهران برده و به شدت کتک زده و قصد تعرض به او را داشتند که با مقاومت دختر روبرو شدند و دختر موفق به فرار شد. 4 ارديبهشت، همشهري: دختر دانشجو که توسط 2 مرد جوان ربوده شده و در حين تعرض از او فيلمبرداري کرده بودند، به پليس شکايت کرد. اين دختر گفت: در يکي از شهرهاي شمالي کشور تحصيل مي کنم، به عنوان مسافر سوار خودروي آنها شدم، با تهديد مرا به خانه اي در خارج از شهر برده و مورد آزار و اذيت قرارم دادند. از ترس آبرويم سکوت کردم ولي براي دومين بار در تهران مرا ربودند و دوباره به من تعرض کرده و فيلمبرداري کردند. 6 ارديبهشت، همشهري: جواني که 3 دختر و پسر را به زور سوار ميني بوس قرمز رنگ خود کرده و آنها را به بيابانهاي اطراف شهرري کشانده و مورد تعرض قرارداده بود، با طرح شکايت يکي از پسران دستگير شد. در بازجويي ها مشخص شد که اين جوان قبلا هم همين کار را با دختران و پسران ديگري کرده است. 8 ارديبهشت، اعتمادملي: در منطقه قاسم آباد مشهد، مردي که دو دختر 7 ساله را در راه مدرسه ربوده و مورد آزار و اذيت و تعرض قرار داده بود، با راهنمايي اين دو کودک دستگير شد. 9 ارديبهشت، همشهري: يک راننده تاکسي گفت: بعد از سوار شدن دختر دبيرستاني به تاکسي، دو پسر جوان هم سوار شدند. دختر به من گفت اين دو جوان مزاحم من شده اند ولي پسرها گفتند اين دختر از اقوام ماست و از خانه فرار کرده و اين يک مسئله خانوادگي است. من حرف پسرها را باور کردم تا اينکه مقابل باغي حوالي کرج آنها دختر را به زور به داخل باغ بردند. از مأموران و بسيج کمک خواستم براي نجات دختر. مأموران موفق به پيدا کردن آن دو جوان نشدند ولي بسيج امر به معروف و نهي از منکر آن دو را پيدا کرده و به دستگاه قضايي سپردند. ديوان عالي کشور هم اين دو پسر جوان را به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم کرد. 16 ارديبهشت، ايران: 6 جوان با تشکيل شبکه اي براي جلوگيري از شکايت طعمه هاي خود، از صحنه تعرض و آزار به آنها فيلمبرداري مي کردند. قربانيان اين شبکه اغفال و تعرض دختران نوجوان بودند که يکي از اين قربانيان دختر 15 ساله اي است که از ترس آبرو بارها و بارها مورد تعرض اين نوجوانان قرار گرفته است. 23 ارديبهشت، همشهري: پسر جواني که با تهديد چاقو دختران جوان را به خانه اش کشانده و مورد تعرض قرار داده و از آنها فيلمبرداري مي کرده است، هنوز تحت تعقيب پليس است. 23 خرداد، هم ميهن: يک مرد با کشاندن زنان خياباني به باغي در ملارد کرج، به تهيه فيلم هاي سياه دست مي زد و آنها را به خارج از ايران مي فرستاد. شوهرکشي 6 ارديبهشت، همشهري: زني که با دوست شوهرش نقشه قتل شوهرش را کشيده بود دستگير شد. در شهريار جسد مرد مثله شده اي که در رودخانه رها شده بود، پيدا شد. در اين رابطه همسر اين مرد اعتراف کرد که با دوست شوهرش قرار ازدواج گذاشته و با همدستي او شوهرش را مثله کرده و به رودخانه انداخته اند. 10 خرداد، ايران: در حوالي پارک جنگلي ساري، زن جوان وقتي از آزار و اذيت شوهرش به تنگ آمده بود با شليک 14 گلوله به زندگي وي پايان داد. اين زن در بازجويي هايش گفت: از نخستين روز ازدواجمان بارها با ضربات چاقوي او مجروح شده و به بيمارستان رفته ام. او به شدت عصبي و خشمگين بود. دقايقي قبل از مرگ با چوب ضربه اي به سرم زد که خون از سرم جاري شد و در حالي که هنوز فحش و ناسزا مي گفت، از من خواست اسلحه اش را بياورم. مطمئنم اگر من او را نمي کشتم او مرا مي کشت. خودکشي، خودسوزي 20 فروردين، آينده نو: نوجوان 14 ساله اي در لويزان تهران خود را حلق آويز کرد. اين نوجوان در نامه اي که از خود به جاي گذاشته، علت خودکشي خود را اختلاف با خانواده اش عنوان کرده است. 1 ارديبهشت، اعتمادملي: دختر 21 ساله در مقابل چشمان ده ها مسافر خود را مقابل قطار ايستگاه مترو امام خميني انداخت. پزشکان توصيه کردند که اين دختر جوان که دو دست وي از مچ قطع شده و همينطور از ناحيه سر و قفسه سينه هم به شدت آسيب ديده، را براي عمل پيوند اعضاء به يک بيمارستان مجهز انتقال دهند. در اين خبر دليل خودکشي اين دختر قيد نشده است. 26 ارديبهشت، همشهري: در اصفهان دختري با ريختن بنزين در خانه، مادر، خواهر و خودش را به آتش کشيد. او در اعترافاتش گفت: چهار ساله بودم که پدرم مرد. از روستاي دهاقان به اصفهان آمديم ولي هر روز وضع مالي مان بدتر مي شد. تا اينکه من و خواهرم در دانشگاه قبول شديم ولي به خاطر وضع بد مالي نتوانستيم به تحصيل ادامه دهيم و من دچار ناراحتي روحي شدم. روز حادثه وقتي مادر و خواهرم خواب بودند، گالن بنزين را در خانه و اتاق خالي کردم و کبريت زدم. کمي بنزين روي پايم ريخت و پايم هم آتش گرفت به سختي خودم را به حياط رساندم، مي خواستم پيش آنها برگردم ولي نتوانستم. 31 ارديبهشت، همشهري: زن جوان دو کودک 3 و 7 ساله ي خود را در جاده چالوس به رودخانه انداخت و خود نيز قصد خودکشي داشت که مردم مانعش شدند. او در بازجويي گفت: به خاطر اختلاف شديدي که با همسرم داشتم تصميم گرفتم خودم و بچه هايم را از دست او راحت کنم. همسر اين زن در مقابل اين سئوال که چرا طلاقش ندادي؟ گفت: نمي خواستم بچه هايم آواره شوند. 7 خرداد، خبرگزاري ديده بان حقوق بشر کردستان: خودسوزي و خودکشي 5 دختر و پسر جوان. يک دختر جوان کرد به نام وحيده. پ اهل روستاي الواج اروميه بدلايل نامعلومي خودسوزي کرد و جان باخت. در همين رابطه سعيده. د، 15 ساله اهل روستاي سرشيو مريوان و انتها. ت، اهل مريوان اقدام به خودسوزي کردند که سعيده جان باخت و انتها نير راهي بيمارستان شده و با مرگ در حال دست و پنجه نرم کردن است. در همين زمينه يک جوان 18 ساله و محصل، اهل مريوان به نام عبدالله. ب، خود را حلق آويز کرد و در سنندج نيز جواني که گفته مي شود به دليل فقر مالي در کنار پل مشهور شهر سنندج در جلو انظار عموم، خود را به آتش کشيده بود، در دم جان سپرد. قتل ناموسي 19 فروردين، آينده نو: سه برادر، خواهر جوان خود را به دليل رابطه با خواستگارش در شهرستان بانه به قتل رسانده و جسد او را کنار منزل خواستگار رها کردند. 24 ارديبهشت، هم ميهن: زنده به گور شدن دختر به دست پدرش. "نجات" در يکي از روستاهاي اهواز بعد از مرگ شوهرش با جواني آشنا مي شود ولي در دادگاه نمي تواند ثابت کند بچه اش از اوست. مرد انکار مي کند. دختر "نجات" در زندان متولد مي شود، قاضي پرونده زن را به پدرش مي سپارد تا وضع روحي و جسمي اش بهتر شود و بعد به پرونده اش رسيدگي کند. پدر "نجات" را به خانه مي برد ولي بعد از دوسال او را زنده به گور مي کند. پدر مي گويد: از حرفهاي مردم خسته شده بودم، تصميم گرفتم او را بکشم، نيمه شب بيدارش کردم با هم چاي خورديم، او را به بيابان بردم و بين دو نخل گوري کندم- او هم در کندن قبر به من کمک کرد- درون قبر دراز کشيد، خاک را روي پاهايش بعد شکم و سينه اش ريختم ولي حرفي نزد. وقتي مي خواستم روي صورتش خاک بريزم گفت: بابا مواظب دخترم باش. 22 خرداد، هم ميهن: در روستاي "درب جوقا"، مردي به علت سوء ظن و بدبيني دو دختر 3 و 6 ساله اش را کشت و همسر و يک دختر ديگرش را با ضربات چاقوي قاليبافي و درفش، مجروح کرد. اين مرد در اعترافاتش گفت: احساس مي کردم همسرم موضوعي را از من پنهان مي کند. ساير جرائم 20 فروردين، آينده نو: زن جواني به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد. اين زن به قاضي گفته است: همسرم عاشق هنرپيشه اي شده است و تمام خانه را از عکسها و فيلمهاي او پر کرده است. من و دختر کوچکم را کتک مي زند و کلا اخلاق و رفتارش قابل تحمل نيست. قاضي دادگاه پس از شنيدن حرفهاي اين زن پرونده را به مرکز مشاوره دادگاه مي فرستد تا پس از جلسه مشاوره با همسر اين زن، اين مشکل جزئي! حل شود. 10 ارديبهشت، ايران: اعضاي شبکه زورگيري موسوم به "عادل غول" که با طعمه قرار دادن دختران فراري، ماشين هاي مدل بالا را به دام انداخته و از آنان اخاذي مي کرد، متلاشي شد! در خبر ديگري آمده: بعد از 4 سال، مادر شوهر لب به اعتراف گشود و گفت: روز حادثه چون عروسم غذا درست نکرده بود و استراحت مي کرد، او را به باد کتک گرفتم تا اينکه بيهوش شد. دخترانم او را به بيمارستان رساندند و من از خبر مرگ او هم خيلي ترسيده بودم و نمي توانستم حقيقت را بگويم. 12 ارديبهشت، ايران: ماجراي ازدواج خانم دکتر با نوزدهمين خواستگار. اين زن 47 ساله که به 18 خواستگار خود جواب رد داده بود به دادگاه خانواده مراجعه کرد تا اجازه ازدواج بگيرد! وي اظهار داشت: بعد از مرگ مادرم، با پدرم زندگي کرده ام. او هميشه با ازدواج من مخالت مي کرد. بالاخره تصميم گرفتم با يک پزشک که همسرش را از دست داده بود ازدواج کنم. ولي باز پدرم مخالف بود و به من اجازه ازدواج نداد. من او را ترک کردم و حالا به دادگاه خانواده آمده ام تا دادگاه اجازه ازدواج مرا صادر کند! 15 ارديبهشت، ايران: پسر جوان وقتي با پاسخ منفي از سوي خانواده دختر مورد علاقه اش روبرو شد به صورت او اسيد پاشيد. اين حادثه در شهرستان مياندوآب رخ داد و دختر جوان که از ناحيه چشم، صورت و دست به شدت آسيب ديده، در بيمارستان بستري است. 20 ارديبهشت، همشهري: دستگيري کارمند زندان قبل از توزيع قرص هاي روان گردان. اين مرد اعتراف به انتقال 3 کيلو و 700 گرم انواع قرص هاي روان گردان به يکي از زندانها کرد. وي گفت: چند زنداني مرا وسوسه کردند و گفتند اين کار سود خوبي دارد. 30 ارديبهشت، همشهري: جوان 25 ساله وقتي به خاطر مصرف مخدر کراک با اعتراض والدينش روبرو شد، پدرش را کشت و مادرش را به شدت مجروح کرد. 7 خرداد، همشهري: جواني که بعد از شنيدن جواب رد از دختر مورد علاقه اش، وي را در متروي صادقيه هدف گلوله قرار داده بود، دستگير شد. قتل زن نيکوکار خديجه آريايي پور (3خرداد) در خانه اش توسط مردي 28 ساله که نظافت مي کرد به قتل رسيد و جسدش به شکل اسف باري در چمداني جاسازي شد. آريايي پور در شوراي کتاب کودک کتابدار بود وي هميشه لباس سفيد به تن مي کرد که آن را نشانه خدمت به مردم مي دانست. آريايي پور از اولين کساني بود که به کانون اصلاح تربيت رفت و کتابخانه کانون را راه اندازي کرد. آريايي پور در مدت خدمت خود توانست آزادي 420 مددجو را با جلب رضايت شاکيان و پرداخت ديه فراهم کند و به آنها زندگي دوباره ببخشد اما هيچيک از اين فعاليت ها درجهت کاهش خشونت نتوانست وي را از خشونت نجات دهد ! منبع: زنستان
|
||
|
