نویدنو:24/10/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

حرکت از نو- بخش پایانی

گزارش به کمیته ی ملی - نوامبر 2007

نوشته ی: سام وب - برگردان: هما احمدزاده

 

بخش چهارم

بخش سوم

بخش دوم 

بخش نخست 

مشارکت مستقیم و فعالانه 

 

بنابراین ائتلاف مردمی به رهبری طبقه ی کارگر- و کمونیست ها به عنوان جریانی در این ائتلاف- باید در هر مرحله ی فرایند انتخابات فعالانه مشارکت کنند و به این دیالوگ ملی استحکام بخشند. این ائتلاف باید بعنوان عاملی مهم چشم به انتخاب مترقی ترین کاندیداها بدوزد. و پلاتفرم سیاسی حزب دمکرات و کاندیداهای آن را شکل دهد. این ائتلاف باید به رای دهندگان جدید و stay-at-homeکسانی مراجعه کند که به رای گیری بی اعتنا می مانند و به ثبت نام و آموزش آن ها بپردازد. باید بی امان مواضع ارتجاعی کاندیداهای جمهوریخواهان را درمعرض نمایش بگذاریم. این ائتلاف باید حضور حداکثر رای دهندگان را تضمین کند. و این ائتلاف باید منشور و برنامه یکار بعد از انتخابات را مدون کند.

برای شکل گیری این ائتلاف، جنبش باید از منظر سیاسی نقاط قوتش را به طور کیفی ارتقا دهد و قدمی حیاتی در راه انتقال به مرحله ی جدیدی از مبارزه بردارد. در این لحظه حساس، این بنیان استقلال سیاسی است. البته برخی خواهند پرسید: این راه، حزب و جنبش را تابع حزب دمکرات نمی کند؟

و آیا این تنها یک بدبینی ست؟ من اینطور فکرنمی کنم. این نظرگاهی ست که وجود دارد و ریشه ی واقعی آن در جایگزینی انتزاعی سیاسی و روایت های اخلاقی به جای درک واقعی از الزامات ضرور برای حرکت از دوره ای با حالت دفاعی در مردم، به مرحله ای از مبارزه خواهد بود که پشتمان گرم است.

شکست قاطع جناح راست، به کارگران و متحدانش، نسبت به سابق نفوذ و استقلال سیاسی بیشتری می دهد و برای رسیدن به آن فقط یک راه وجوددارد و آن همان تاکتیک و استراتژی ای ست که بیان شد.

 

تنظیم اقدامات برای مرحله ی جدیدی از مبارزه    

 

فکرمی کنم بدون شک ما باید وظایف، تاکتیک، خواسته ها، و ابتکارعمل های خود را دوباره تنظیم کنیم. ما باید به جنبش مردمی به رهبری طبقه ی کارگر کمک کرده و آن را هدایت کنیم، و توسعه ی حرکت های مبارزاتی جدید را هرچه بیشتر مورد توجه قرار دهیم.

ما این حرکت ها را در عملکرد کارگران کرایسلر دیدیم که علیرغم فشار شدید کرایسلر و رهبران یو ا دبلیو[1]  تنها حاضر شدند توافقنامه ای را امضا کنند که به مقدار بسیار بسیار اندکی  حقوقشان را کاهش می داد. ما این جریان های تازه را در پاسخ گسترده به ژنا 6[2]، و بخصوص در جنبش خودبخودی دانشجویان سیاهپوست می بینیم که خود را ادامه دهنده ی سنت جنبش اولیه ی حقوق مدنی می دانند. ما این حرکت ها را در مبارزه ی جانانه برای مراقبت های بهداشت ملی می بینیم. ما آن را دراحساسات ضد جنگ اکثریت مردم آمریکا، و اشکال و نیروهای جدید وارد شده به جنبش صلح،  می بینیم. ما این حرکت ها را در واکنش مسرورانه ی طبقه ی کارگر به پیام دنیس کوسینیچ[3] عضو کنگره می بینیم. هرچند کوسینیچ برنده ی مبارزه ی کاندیدا های جمهوری خواه نمی شود، اما این پاسخ مردم عادی نشان می دهد که آن ها آماده اند تا جناح راست را شکست دهند و اصلاحات بنیادینی را پدید آورند که با امتیاز ویژه و اولویت شرکت ها به مبارزه بر می خیزد و ما این حرکت ها را در شور و اشتیاقی می بینیم که حول انتخابات پدید آمده است.

درحالیکه جسورانه و با اشتیاق فراوان محتوای (چیزی بیش از روش) کار خود را باز نگری می کنیم، نباید یک لحظه از درگیری خود در مبارزه ی توده ای، آن هم با تاکید شدید بر مشارکت در سازمان های اصلی طبقه ی کارگر و متحدان آن غفلت ورزیم. و نباید  لحظه ای ازتصحیح تاکتیک های گسترده و قابل انعطاف و مد نظرداشتن اولویت اتحاد گسترده با مرکزچپ غافل شویم.  ما نباید خود را در محدوده ی چپ محبوس کنیم، یا تنها به امر تبلیغ و ترویج بپردازیم.

و مهمتر ازهمه اینکه باید از هر ابزار و وسیله ی ممکن برای بیان وظیفه ی اصلی و اساسی ما که همانا شکست قاطع جناح راست افراطی درانتخابات نوامبر 2008 است، استفاده کنیم. 

بخشی از" بازتنظیم" کارمان باید ادامه ی مبارزه برای یافتن راه های جدید رشد حزبمان و جمع آوری بزرگترین و گسترده ترین خوانندگان ممکن برای اخبار فعالیت هامان باشد. 

خلاصه، نیاز نیست همه ی روش های خود را تغییر بدهیم، آنچه لازم است باز تنظیم آن هاست. این یک فرایند با ابعادی تجربی ست. ما باید همانطور که پیش می رویم،  نقطه نظرات خود را به بحث بگذاریم، و البته در تجربه ی واقعی برای همه چیز راه عملی پیشبینی شده ای وجود ندارد.

 

مبارزات پیش رو 

    

مبارزه در صحنه ی انتخابات باید با مبارزه برسر مسائل پیش رویی که میلیون ها نفر را  وارد میدان مبارزه می کند. این مبارزه برای بهبود حقوق مهاجران، تخلیه ی کامل ارتش از عراق و جلوگیری از حمله ی نظامی به ایران، واکنش موثر به گرمایش کره ی زمین، مبارزه برای مراقبت های بهداشتی مانند بیمه ی بهداشتی کودکان، بودجه برای تامین دارو و ، بهداشت و سلامت عمومی ( اچ آر [4]676)، مبارزه برای برابری نژادی و علیه نژادپرستی، مردسالاری، و سایر ایدئولوژی ها و اقداماتی ست که به تقسیم مردم و سرکوب مردم بویژه آن هایی ست که باعث بدتر شدن شرایط طبقه ی کارگر می شود.

 

زمانی که قیمت خانه ها کاهش شدیدی می یافت و تاثیرات آن به بازارهای مالی کشیده می شد، بانک فدرال رزرو با ارائه تسهیلات تخفیف یافته وانمود کرد این عمل موجب ثبات بازار مالی شده  و فشار بر اقتصاد را، اگرچه به قیمت از دست رفتن خانه ی میلیون ها نفر، کم می کند - پیشبینی هایی که آشکارا غلط از آب درآمد و بدتر شدن شرایط اقتصادی و مالی دارد به سراسر اقتصاد داخلی و جهانی گسترش می یابد.

 

در دهه ی اخیر ارزش حباب گونه سهام و خانه ( که ثروت بیکرانی را در  اختیار مصرف کنندگان، بخصوص ثروتمندترین آن ها، گذاشته)، سطح و بدهی دولت و مصرف کنندگان، هزینه های نجومی نظامی، و آمادگی سایر دولت ها و پس انداز کنندگان در نگهداری میزان فراوانی از اوراق قرضه ی انتشار یافته توسط دولت آمریکا و شرکت ها، به اقتصاد ثبات بخشیده، اما هر کدام از این عوامل محدودیت های خود را دارد و به نوبه ی خود بی ثبات است. از این فاجعه بار تر اینکه، کاهش رشد در اقتصادی جهانی صورت می گیرد که مشخصه ی آن مازاد تولید در بازار کالا و عدم توانائی بر غلبه ی کامل به بحران سودآوری و انباشتی ست که از اواسط دهه ی هفتاد آغاز گردیده است.

 

در واقع این کاهش میزان سود، انباشت سرمایه، و رشد بود که نئولیبرالیسم در لباس جناح راست افراطی را وا می داشت بعنوان درمانگر آن انجام وظیفه کند، اما رفتارعملی آن با ادعاهای ایدئولوژیکی اش همخوانی نداشت که می خواست بازگشت به رشد اقتصادی قوی و باثبات و بالابردن سطح زندگی بعنوان نمائی از اقتصاد آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم را به ارمغان بیاورد.

آنچه عملا اتفاق افتاده، جابجائی عظیم ثروت از طبقه ی کارگر به جیب بالاترین قشر ثروتمند طبقه ی سرمایه دار، کسری ترازها ( دولتی، تجاری، مصرفی و غیره)، و تسهیل جابجائی سرمایه از تولیدهای دچار رکود (و بسیار رقابتی) به بخش های مالی ست که شتاب قابل توجهی یافته و می یابد. بحش مالی به سهم خود به شکلی قارچ گونه رشد کرده، و به سایت اصلی خرید سهام و انباشت سرمایه برای شرکت های مالی و بطور فزاینده ای شرکت های غیرمالی تبدیل شده، و رابطه ی درونی  طبقه ی سرمایه دار را به نفع سرمایه ی مالی تجدید ساختار داده و عامل جدیدی از عدم ثبات در اقتصاد ملی و جهانی را بوجود آورده است.

 

شرایط کار و زندگی برای طبقه ی کارگر، بطرز خشونت باری مورد حمله قرار گرفته و چشم انداز وحشتناکی از اقتصاد ایجاد شده که در طول تاریخ کشورسابقه نداشته است. دها هزارشغل( بخصوص در تولید) ازبین رفته و دستمزدهای پائین در  بخش های جدید و قدیم گسترش یافته است. مراقبت های بهداشتی و حقوق بازنشستگی کاسته و قطع شده و شهرها به ویرانه تبدیل شده اند. ده ها میلیون نفر از کارگران به احساس عدم امنیتی دچار اند که هیچگاه فکرش را نمی کردند روزی دچار آن شوند و برای بسیاری از آمریکائی های آفریقائی تبار، لاتینی، بومیان، آسیائی تبارها و یا دیگر مهاجران، شرایط اقتصادی بسیار بدتر شده است. نژادپرستی در شهرها، در شرایط بحران اقتصادی، چندین برابر می شود، درحالیکه این اتفاق برای اتحاد مردم در مبارزه بیش از هر سلاح دیگری خطرناک است.

 

نتبجه ی تمام این رویدادها چیست؟ مبارزه اقتصادی قطعا به شدت و در حدی گسترده رشد می کند و مدت ها در دستور کار ما خواهد بود. باز باید  تکرار کنم که به منظور تحکیم مرحله ی جدیدی از مبارزه و برای حل این مشکلات عظیم اقتصادی و اجتماعی، شکست جناح راست افراطی ست که اولویت می یابد.

 

ما با مسائل زیادی روبرو هستیم. اما من مطمئنم که گزارش جوئل[5] از انتخابات و بحث هایی که صورت می گیرد، به حزب دید و شوق و اشتیاق قدم به پیش گذاشتن در این مرحله ی بحرانی را می دهد.

 

متشکرم  

 

 

 

    

 


 

[1] UAW انحادیه کارگران اتوموبیل سازی

[2] Jena 6در دسامبر 2006 دانش آموز سیاهپوستی در جنا روستا شهری واقع در ناحیه مرکزی لوئیزیانا با 4000نفر جمعیت که 85درصد آن را سفید پوستان تشکیل می دهند،زیر درختی در حیاط مدرسه نشست که فقط دانش آموزان سفید پوست زیر آن می نشستند. ماجرا به زد وخورد در مدرسه منجر شد وطی آن دانش آموز سفید پوستی متحمل ضرب وجرح گردید. 6دانش آموز سیاه پوست به دادگاه جلب وبه اتهام قتل وتوطده محاکمه وبه 100سال زندان محکوم شدند. هیئت ژوری تماما سفید پوست شهر برای محکوم کردن دانش آموز 17 ساله به اقدام به قتل وتوطئه فقط 2روز وقت صرف کرد . این ماجرا به اتش عدالت خواهی اهالی سیاه پوست که اعتقاد داشتند همیشه با تبعیض نژادی مواجه بوده اند دامن زد ورفته رفته به سراسر کشور دامنه یافت . جوانان سیاه پوست امریکا جنا را به پرچمی برای رفع تبعیض نژادی واستقرار عدالت اجتماعی تبدیل کردند. روستا شهر جنا قبل از دسامبر 2006 شاید برای اکثر مردم جهان ناشناخته بود ، اما بی عدالتی روا شده بر دانش آموزان 15 تا 17 ساله این محل را بع یکی از پر خبر ترین نقاط امریکا تبدیل کرد . (م)

[3] Dennis Kucinich عضو کنگره وکاندیدای ریاست جمهوری در دوره کنونی

[4] HR 676لایحه بهداشت و سلامت عمومی

[5] Joellefarrell گزارشگر انتخابات وروزنامه نگار

می توان نمونه ای از کارهای اورا در لینک زیر دید : http://www.concordmonitor.com/apps/pbcs.dll/article?AID=/20080107/NEWS01/801070355/1043/NEWS01

 

بازگشت به صفحه نخست                                   blog stats

Free Web Counters & Statistics