حمله به ایران ، کشیک پاکستان و سقوط ترکیه

 نویدنو:5/2/1385

ترجمه این مقال به معنی موافقت کامل با مختوی آن نیست. مقصود نشان دادن صدا های مختلف هول وحشتی است که در سایه جنگ طلبی بر افکار عمومی نقش انداخته است .

حمله به ایران ، کشیک پاکستان و سقوط ترکیه

نتیجه منطقی چنین عملی چیست ؟

نویسنده : جان استانون

برگرداننده : هاتف رحمانی

در معرقی نویسنده : جان استانون نویسنده ای ویرجینیایی ، متخصص امور امنیت ملی وموضوعات سیاسی است.او نویسنده قدرت اما نه ایر وهمکار نویسنده کابوس امریکایی است .

 

درست زمانی که محتمل به نظر می رسید که حوادث داخلی وبین المللی ، قادرند آزمونی برای عدم لیاقت پیشینی دولت ایالات متحده باشند، همزمان تسریع حرکت ویران سازی ایران پیش آمد. این تلاش به خوبی ، طی سال های اخیر در تعدادی  ازمقالات واظهارات مقامات در نتیجه بدگمانی معمولی در رسانه ها، ذخایر فکری وشیکه اینترنت مستند شده است .آنچه در این میان مورد غقلت قرار گرفته ،منطقی بودن چنین عملیات یا مدیریت منطقی در اظهارات پنتاگون است . آن چه دراین مباحثه بیشتر تاسف انگیزاست ، این اطلاع رسانی است که ( گویا) اکثریت امریکاییی ها- از تمام لایه ها وجوامع –فراخوان برای عملیات نظامی  راچنان صادر می کنند که  معمولا هنگام سفارش یک پیتزا از (رستوران های ) دومینو انجام می دهند.

تلفن را بردار ودر میان اخ وتف ، جنگ مخصوص ایرانیان را سفارش بده .بنشین واز خوردن پیتزا در حالیکه منطقه جنگی را از تلویزیون وویدئو های مخوف را روی شیکه تماشا می کنی لذت ببر.اووووووووووه کارآن توپ اسپکتر راببین !  ااااا به آن تکه های بدنی که دوروبر پرواز می کنند نگاه کن . یک لقمه دیگه پیتزا به من بده !

این گرایش نشانه ورشکستگی عقلی یک جامعه است . آیا در ایالات متحده کسی غیر از این فکر نمی کند؟ نتیجه حمله به ایران می تواند  هزاران تلفات برای افراد نظامی امریکا وایران ، که بسیاری ازآن ها جوان ترهاهستند،  باشد. تلفات غیر نظامی سر به هزاران خواهد زد.تاثیر موج چنین عملیاتی می تواندزنجیره ای از واکنش های مارپیچ خارج از کنترلی را سبب گردد.با هیچ کشور ویا هیچ گروهی از کشورها – غیراز روسیه وچین- توانایی جلو گیری از چنین کشمکشی با پی آمد جنگ جهانی وجود ندارد. قطعا دولت ایالات متحده امریکا در وضعیت کودتا با گردوغبار اتمی نیست،به ویژه اگر گسترش یافته و سلاح های تاکتیکی اتمی مورد استفاده قرار گیرد.برای تفسیر عاقلانه موضوع ، ناچار به اعتماد به تفسیر مارتین وان کروالد در مورد اسرائیل هستیم . نوشته او در« به پیش » تحت عنوان ،« دانستن چرایی بمباران نکردن ایران نصف جنگ است »می تواند منبع تغذیه نیرومندی برای حامیان حمله به ایرانی ها باشد.   

سلام بر کردستان متحد آزاد

براساس بولتن 20آوریل رویترز،ترکیه  حضورسربازان خودرادر مناطق کردنشین جنوب غربی ترکیه از 40000 به 290000 افزایش داده است .دولت ترکیه این حرکت را به  دین خاطرانجام داده است که  دولت متکی به امریکای کردستان عراق ممکن است حزب کارگران کرد( PKK)را با اسلحه وتقویت بنیه مالی بر علیه ارتش ترکیه در حاککاری، وان،سیرناک وسایر شهرهای بزرگ کشور اماده نماید.

ممکن است که شورشیان عراق که وسیعا در مقابله با نیروهای امریکایی موفق بوده اند PKKرا آموزش تاکتیکی داده باشند ترکیه همچون صدام ، در ستم خود با کردها بی باک بوده است . وبراساس گزارش کنگره ملی کردها، آن رفتار ، امروز هم توسط پلیس مخفی ارتش ترکیه ، جی تم ، با ارعاب مردم کرد ادامه می یابد . تاسال 1991 وب سایت ها، شبکه های اینترنتی، گزارش هایی که به زبان کردی بودغیر قانونی بودند ودولت کرد، تا اواخر2002 تحت فشار جایگزین سازی برای شکستن غلظت 20میلیون کردی بود که در ترکیه قیام کرده بودند . نتیجه اظهارات جدایی طلبانه توسط کردها ویاسخن گفتن ازاعتراف به نسل کشی ارامنه ،تحمل دوران دشواری در زندان ترکیه بود.

دولت ترکیه بارها از سیاست ریاکارانه دولت امریکا ، انجایی که با کارت کردها بازی می کند، نالیده است . امریکا تا حد زیادی از جنگ ترکیه با کردها ، دوری کرده است ، در حالیکه فعالانه گروه های کرد ایران وسوریه را با پول واسلحه موردحمایت قرارداده است . ایجاد کردستان در شمال عراق ، رهبران ترکیه رابسیار خشمگین کرده است .وقتی که کاندولیزا رایس در اواخر اوریل با مقامات کرد  دیدار کرد،قطعی است که این مواردموضوع مباحثه باشند.

با این حال در ایران ، تقریبا 4 میلیون کردزندگی می کنند که سرنوشت مشترکی رابا هم میهنان ترکشان تحمل کرده اند .کردهای ایران در نوع شورشی که خواهان اعمال آن هستند دوگانه اند . گروهی در ژانویه 2006 تشکیل شد، جبهه متحد کرد ،خواهان کاردر سیستم ایران برای کسب حق برابری است.آن ها احتمالا از دولت امریکا توسط کنگره ملی کرد  وسایر مجرا ها پول دریافت می کنند .یک گروه شورشی کرد، مثل پژاک –که توسط دولت امریکا حمایت شده وبا نیروهای ویژه امریکا وآزانس های اطلاعاتی درمنطقه همکاری می کنند- طرف دار سرنگونی قهر امیز دولت اسلامی ایران هستند.  

کردها تنها مشکل ، پشت سر ترکیه نیستند.اتهاماتی توسط  رئییس جمهور ترکیه ، مخالف رجپ اردوغان ، مبنی بر استقرار حکومت دینی در ترکیه مطرح است .دررودررویی  انتخاباتی در 2007  اردوغان آخرین چیزی که نیازدارد، آن است که به عنوان رادیکال اسلامی در نظرگرفته  شود وخشم مخالفینی را که توسط ارتش ترکیه حمایت می شوند بر انگیزد،آن چنان که ارتش امریکا اظهار می دارد..قاصد صلح جهانی (WWW.WPHERALD.COM )گزارشی را تحت عنوان ( آینده ترکیه به نیروی اسلامی بسته است ) منتشر کرد.. آقا ی اردوغان درمعارضه تلخ افزایش یابنده با احمد نکدت سزار، مسئولیت رهبری ترکیه از سیستم سکولاربه سوی اسلام بنیاد گرا را ردکرد.. آخرین شلیک اقای سزربیانیه ای به فرهنگستان جنگ بود که بنیادگرایی مذهبی به تناسب دراماتیکی دست یافته است .بنیادگرایی اسلامی درحال تلاش به نفوذ در سیاست، اموزش ودولت بوده وبه صورت سیستماتیک در حال فرسایش ارزش هاست .  

بنابراین در همان حالی که بمب ها بر فراز ایران در پروازند، کردها احتمالا می توانند فرصت را غنیمت شمرده وبرای شناسایی دولت کردستان که دربرگیرنده بخش هایی از امروز ترکیه ، ایران ، سوریه وعراق بر اساس نقشه جغرافیایی مبارزه کنند . این رویای ایده الی نیست .کنگره ملی کرد متکی به امریکا وسیعا از کردستان متحد آزاد جانبداری می کند .روزی دولت کردستان وجود خواهد داشت . این خواست می تواند با روشی بدون خشونت سریع تر ازپیامد های یک ماجراجویی گمراه کننده نظامی علیه ایران برآورده شود.در نهایت، احتمالا تهاجمی ازآن کشور می تواند موجودی ترکیه رابه نحوی درگیر نماید. ،ترکیه به عنوان عضوی از ناتو انبار سلاح های تاکتیکی هسته ای است  وچنان چه رامین جهانبگلو در دیلی استار گزارش کرده است،مشارکت ترکیه در یک عملیات نظامی امریکایی – اسرائیلی( از نظر ایران ) پیرو قرارداد منعقده بین ترکیه واسرائیل نیز فاکتوری است . آسیای مرکزی وخاورمیانه می توانند یک دقیقه بعد از حمله به ایران به حمام خون تبدیل شوند.  

خداحافظ پاکستان  

ایالات متحده در پاکستان، نیز درحال خوردن کیک وخوراک خویش است .سلاح و فن آوری امریکایی توسط دیکتاتور پاکستانی رییس جمهور مشرف ،برای سرکوب شورش استقلال طلبانه مردم بلوچستان، که هم محل آزمایشات هسته ای  پاکستان در1998 وهم استانی انرژی پروراست به کار می رود.امریکا همچنین از گروه های متمرد ضد پاکستانی در بلوچستان به خاطر نفوذ در عملیات مواد مخدر،بازار سیاه جنگ افزار های هسته ای،بقایای طالبان ومقابله با گروه های مقاوم اسلامی مثل القاعده که در مناطق داخلی بلوچستان جای گرفته اند حمایت مالی به عمل می آورد. اظهارات گزارش کشوری آمریکا در 2004در مورد پاکستان،درستایش  پر خرارت خود برای پاکستان نشان می داد که پاکستان متحد کلیدی در جنگ طولانی علیه تروریسم بود واین که پاکستان مسائل داخلی خودرا تحت کنترل دارد.با این حال موقعیت در این زمینه کاملا متفاوت است .

در فوریه 2006 قطعه ای در  وب سایت «سند امروز»بیان شد که تیتر زیر را داشت .«گازشیمیایی، هلیکوپتر های توپدارعلیه مردم بلوچستان به کار می رود.» . بلوچستان بزرگترین وغنی ترین ایالت جمهوری اسلامی پاکستان ، اخیرا حمام خون دیگری را در جائیکه  تعداد زیادی مردم بی گناه در یک عملیات نظامی  ارتش پاکستان کشته شدند ، تحمل کرد.وزیر کشور پاکستان ،آفتاب شارپاو ، ادعا کرده بود که هیچ کودک وزنی  در عملیات اخیرکشته نشده اند اما عکس های گرفته شده نشان داد که بسیاری کودک بی گناه به نحووحشیانه ای دربمباران کشته شده بودند،آن چنان که نمی توان آن هارا تروریست به حساب آورد.

پاکستان از انتشار اخبار مربوط به اهمیت  جنگ پاکستان علیه بلوچ هاجلو گیری می کند.شمار کشتگان میدانی ارتش پاکستان در نبرد ناخوش آیند شورش بلوچ بیش از 100نفر با هزاران زخمی است . این سربازان توسط مشرف به عنوان تلفات در مبارزه علیه ترور خارجی  تصویر می شوند در حالیکه در حقیقت،وابسته به یک  جنگ مدنی است.بلوچ برای استقلال مبارزه می کند.

ایندیا مانیتور در ژانویه 2006گزارش کرد که سناتورسناالله بلوچ ،سخن گو وعضو متنفذ حزب ملی بلوچستان ، اعلام کرد که اگر شرایط ظالمانه برای مردم استان او ادامه یاید،ما  هیچ چاره ای جز اجرای حق خودمختاری ملی خودبرای ( تاسیس) دولتی جدا نخواهیم داشت .امروز هر بلوچی می داند که بقای پاکستان به خاطر بلوچستان است ...با تاکیذ بر منابع طبیعی واهمیت استراتژیک استان در منطقه ، او گفت که انقلاب اطلاعاتی  امروزدنیا را خیلی کوچک کرده است ، مردم بلوچ نمی توانند احمق شمرده شوند وحق خودرا می طلبند.(پویایی کشمیر، که ثبات پاکستان را تهدید می کند، برتراز اهداف این فقره هستند. )

همچنان که ایران درحال له شدن زیر حملات هوایی امریکاست، وکردهاحرکت خودشان را انجام می دهند،بلوچ ها چه خواهند کرد؟گروه های سرکشی چون القاعده چه واکنشی خواهند داشت ؟آیا آنها گرد رفقای ایرانیشان گرد خواهند آمد؟آیا ارتش پاکستان از حمله ای تاکتیکی برای جاروکردن تمام مشکلات استفاده خواهد کرد؟واکنش هند چه خواهد بود؟ ترکمنستان وبقیه همسایگان چه خواهندکرد؟آیا امریکا در سمت کردهای ترکیه خواهد بود؟سربازان امریکا در عراق در مواجهه با گردوغبار اتمی چه خواهندکرد؟

دریک مثال درخشان،معامله هسته ای هند – امریکا که در مارس گذشته توسط رییس جمهور بوش با نخست وزیر هند امضا شد  نشانه ای برای روسیه وچین دایر بر ابرقدرتی امریکا تصور شد.امریکا از قرار معلوم ،هیچ استدلالی برای آن چه که معامله با کشوری که ازامضا پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای خودداری کرده است ممکن است ایجاد کند ارائه نمی کند.پاکستان عهد کرده است توانایی سلاح های هسته ایش را افزایش دهد.چین پیشنهاد ساختن راکتورهایی برای پاکستان را داده است ومی تواند از طریق دستکاری رایج به شکوفایی امریکایی وصل شود. توان هسته ای روسیه روزآمد شده است .عربستان سعودی بنا به گفته هایی ، درحال خرید جنگ افزارهای تاکتیکی ودرحال راه اندازی توانایی تجاری ونظامی هسته ای خویش است .در امریکای جنوبی ،برزیل توانمندی  تولید هسته ای خودرا ارتقا داده وبه بازرسین اجازه ورود به تاسیسات جنگ افزاری خودرا نخواهد داد .وسئوالی نمی تواند داشته باشد که آیا ونزوئلا، برنامه جنگ افزاری خودرا توسعه خواهد داد ویا همچون عربستان سعودی سلاح هارا فقط از بازار سیاه خواهد خرید ؟

شما می گویید شما انقلاب می خواهید

عوامل بومی  ایالات متحده امریکا،باید به این معجون پیشینی اقزوده شود. نقل طغیان سرخ ، سقید وآبی ژنرال های بازنشسته ارتش امریکا چون گریگوری نیوبولد و آنتونی زینی در جریان اصلی رسانه ای امریکا سحر انگیزند.خواست انها مبنی بر استعفا وزیر دفاع در تاریخ جنگ های امریکا بی سابقه است ونشان می دهد که تنها مخالفت معتبری که یک رهبر غیر نظامی راآشفته می سازد، ارتش وشرکت های یزرگ است . نشان می دهدکه  حزب دیگر ، به اصطلاح دموکرات ها قسمتی از مشکل هستند ونه راه حل .به عنوان مثال  برای پرزیدنت بوش ، اوبنا به گفته چنی ورامسقلد هر آن چه انجام می دهد از روی وظیفه شناسی است ..

به یادداشته باشید که ژنرال ها بازیگزان کلیدی درسرمایه گذاری کمپانی هایی نظیر« گلوبه سسین هستند.(نیو بولذ بنیان گذار گلوبه سسین دات کان است ) وآنتونی زینی عضو هیت مدیره  سرمایه وریتاس است (درعین حال یکی از رهبران نظامی پیشین امریکااست .)وال استریت به اعتبار مالی این گروه ها کمک می کندو در نهایت آن ها ممکن است  ثابت کنند که رامسقلد برای ارتش وتجارت بد است .سازمان های اطلاعاتی امریکا نظیر CIA  اغلب اشکارا یا پنهانی درگیرسرمایه گذاری / بازار بورس وتجارت هستند، واحتمالا در این شرکت های سرمایه گذاری درگیری دارند.آن ها چیز دیگری هم می گویند:انتقام شیرین است .

با طغیان در ارتش وزنجیره شرکت ها ، وامکان طرح اعلام جرم بیشتز از کارمندان دولت بوش دروالری پالم /جو ویلسون مورد CIA انسان شگفت زده می شود که  اصلا چگونه این گروه از مردم می توانند حقایق روز بعد از تجاوز به ایرانیان را مدیریت کنند .

امریکا چنان رفتار می کند که گویا  واقعا ابرقدرتی بی چون وچراست .چه نوع از ابر قدرتی ،فقر ، بی خانمانی ، بیکاری را افزایش می دهدوحتی قادر به بازسازی یکی ازشهرهای پیشین خود ، نیو اورلئان بعد از طوقان نیست ؟چه نوع ابر قدرتی ازساختن امتیاز، برای مذاکره وعمل با سایر ملیت ها نظیر چین وروسیه به عنوان موجودی درجه دو خودداری می کند؟ کدام ملت ببر کاغذی است ؟او(ابرقدرت)هرگز مجبور به چنین راهی نیست .

خوب درباره ایران چه؟پاسخ ساده ، در دو قسمت ،برای تمام این دیوانگی هاوصل کردن موضوع ایرانیان به سازمان همکاری شانگهای است ،ائتلافی امنیتی شبیه ناتو به رهبری چین  وروسیه.ایران به هر حال نزدیک است که یکی از اعضا آن گروه شود.بگذاریم سازمان همکاری شانگهای ، ایران را در حالی که توانایی هسته ای تجاری ونظامی خودرا می سازد دیده بانی کند.ایران خواستار تبدیل شدن به بازیگر کلیدی انرژی در منطقه ای است که می داند توسط چین وروسیه غالب شده است .امریکا خواهان آن است که طلای سیاه به غرب جریان داشته وکنترل ژئو پلینیکی آسیای مرکزی را در دست داشته باشد .چنین اتفاقی هر گز رخ نخواهد داد .گریز نا پذیر است که کردها وبلوچ ها دولت های مستقل خودرا خواهند داشت،ایرانیان وبرزیلی ها،قدرت سلاح های هسته ای خودرا خواهند داشت ،چینی ها برتری خودرا خفظ خواهند کرد،روس ها به صحنه جهانی باز خواهند گشت وفلسظینیان روزی سهم منصفانه ای دریافت خواهند نمود .

ثانیا مذاکره، بیش از همیشه ، آمریکا نیازمند بازگشت به میز مذاکره است .شاید بعضی مغز های دور اندیش مطالعه  یخش 9منشور امنیت ملی 68 رامطرح کنند که در 1950نوشته وبرای رفتار با اتحاد شوروی سابق طزاحی شده بود.کشورهای آزاد، ترجیحا همیشه باید اماده مذاکره باشند ...وباید آمادگی لازم برای  کسب ابتکار پیگیری مذاکره در زمان هایی را داشته باشند. ....آن ها بایدوضعیت مذاکره  ای را گسترش دهند که موضوعات وشرایطی که آن ها می توانند – در همان مرحله  - مهیای پذیرش موافقت  باشند را مشخص نماید. شرایط باید از دید ملی محکم باشند...این بدان معنی است که آن ها بایدبا برنامه ای مثبت برای صلح  در تطبیق با منشور سازمان ملل سازگار بوده وحداقل برای کنترل موثر تمام جنگ افزار ها توسط سازمان ملل یا یاسازمان  جانشین مشروط شوند.

گفتگو؟ مذاکره؟ چرا سازمان همکاری شانگهای نه ؟ چه فکر احمقانه ای !

4/2/1385