نویدنو:25/01/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

در زندگی من روزی نبوده است که چیزی یاد نگرفته باشم .
فیدل کاسترو- برگردان: منوچهر بصیر


رفقای مجمع ملی !
شما وظیفه آسانی ندارید. در اول ژانویه 1959 که  جامعه مابا مظالم متراکم وعمق یابنده ی ناشی از ارثیه نو استعمار تحت  سلطه ی امریکا محاصره شده بود، بسیاری از ما رویای ایجاد ملتی کاملا مستقلی را که بر آن عدالت حکمفرما باشد داشتیم .در آن مبارزه دشوار ونابرابر ، لحظه ای فرا رسید که ما کاملا تنها رها شدیم . 
تقریبا نزدیک به پنجاه سال پس  از پیروزی انقلاب ، ما به صورت  قابل قبولی می توانیم به خود ببالیم ، چون تقریبا نزدیک به نیم قرن مواضع خودرادر مبارزه با قدرتمندترین امپراطوری موجود در تاریخ  حفظ کرده ایم .

در اعلامیه ای که من در 31 جولای 2006 صادر کردم ، هیچ یک از شما نشانه ای از قوم سالاری ، یا تلاش برای غصب قدرت مجلس در آن اعلامیه ندیدید. درآن سال دشوار و در عین حال امید بخش برای انقلاب ما ، بار دیگر  اتحاد مردم ، حزب ودولت برای ادامه حرکت به پیش ورو در رویی با تهدید نظامی اعلام شده از سوی امریکا امری بنیادی بود.
در 24 دسامبر گذشته ، رائول در طی دیدار خود از مناطق مختلف شهرداری ، که با نامزد کردن من برای نمایندگی مجلس به من افتخار داد، یاداورشد که تمام نامزدهای پیشنهادی مردم از نطر سوابق مبارزاتی مشهوربودند، اما از تحصیلات اندکی بر خورداربودند که بعدها تحصیلات عالی خودرا تکمیل کرده اند.این حرف به محض این که رائول آن را در تلویزیون کوبا اظهار کرد تاثیر عمیقی بر من گذاشت.
حزب ، کشور وکادر های دولت وسازمان های مردمی در کار مشترک با افراد روشنفکر، تیز بین وتحصیل کرده ای که از موانع بورکراتیک  ودلیل تراشی های بی ربط متنفر بودند با مسائل جدیدی مواجه شدند.اگر عمیق تر نگاه کنیم ، هر شهروندی مبارزه فردی خودرا برای کنده شده ازغریزه بقای نفس ، که یک قانون طبیعی هم هست که در طول زندگی ماحاکم است ، علیه گرایش طبیعی انسان به دوش می کشد.
ما همه با هویت این غرایز متولد می شویم ، که علم هم آن را غرایز اولیه می نامد. اما مواحهه رو در رو با این غریزه پاداش خاص خودرا دارد ، چون به روند دیالکتیکی ومبارزه دائمی ونوع دوستانه ای منجر می شود، که مارا به مارتی (1) وساختن یک کمونیست حقیقی نزدیک تر می سازد.
علت جنجال مطبوعات بین المللی در گزارش های روزهای اخیر شان در باره کوبا اظهاری است که من در هفدهم همین ماه ، در نامه ای به مدیر برنامه میز گرد تلویریون کوبا نوشتم ، آنجا گفتم که من به قدرت نچسبیده ام .مایلم اضافه کنم که بعضی از اوقات به خاطر جوانی وفقدان آگاهی ، زمانی که هیچ راهنمایی نداشتم اینطور بود، اما من به پشت سر گذاشتن جهل سیاسی وتبدیل شدن به سوسیالیستی آرمانگرا را آغاز کردم  . در واقع زمانی که من فهمیدم چه باید بکنم وخواستم در موقعیتی باشم که دانسته هایم را عملی کنم ، در زندگی من مرحله جدیدی آغاز شد.چه چیزی مرا تغییر داد؟ زندگی ، کاوش بیشتر در عقاید مارتی وسوسیالیسم کلاسیک.هر چه بیشتر در گیر مبارزه شدم ،شناخت من از آن اهداف قوی تر شد ، ودرست قبل از پیروزی انقلاب ، بیش از پیش متقاعد شده بودم که وظیفه من یا مبارزه برای این اهداف  ویا مردن دراین مبارزه است .
در عین حال ما با مخاطرات بزرگی مواجهیم که زندگی تمام انسان هارا تهدید می کند.از زمانی که – بیش از 15 سال پیش در ژوئن 1992-برای اولین بار در ریو دوژانیرو پیش بینی کردم که در نتیجه نابودی محیط زیست زندگی نوع بشر تهدید می شود ،این امر بیش از پیش برای من آشکار شده است. امروز تعداد افرادی که این خطر واقعی را درک می کنند روزبه روز بیشتر می شود .
کتاب اخیر جوزف استگلیتز،معاون سابق بانک جهانی ومشاور اقتصادی ارشد پرزیدنت کلینتون تا سال 2002، برنده نوبل ونویسنده پر فروشترین ها در امریکا ،حقایق به روز ومسلمی را در این باره مطرح می کند. او امریکا را مورد انتقاد قرار می دهد ،  کشوری که با وجود این که  بزرگترین تولید کننده  گازدی اکسید کربن جهان است ،و با تولید سالانه 6میلیارد تن از این گازجو را آنچنان آلوده می کند که ادامه زندگی دیگر میسر نیست ، هنوزپروتکل کیوتو را امضا نکرده است.علاوه بر این ، امریکا بزرگترین تولید کننده سایر گاز های گلخانه ای است .   
افراد اندکی از این حقایق اطلاع دارند.همان سیستم اقتصادی که این ولخرجی غیر قابل تحمل را به ما تحمیل می کندمانع از توزیع کتاب استیگلیتز می شود.تنها چند هزار نسخه از آن کتاب منتشر شد که برای تضمین حدی از سود بسنده بود .این هم پاسخی به درخواست بازار بود که ناشرین نمی توانند منکر آن شوند.
امروز می دانیم که ادامه حیات در روی کره زمین به خاطر لایه اوزون است ، این لایه در حلقه خارجی اتمسفر ،و در ارتفاعی بین 15 تا 50کیلومتر در ناحیه ای بنام استروسفرقرار دارد ، که همچون سپری  در برابرانواع اشعه مضر خورشیدی  از زمین محافظت می کند.از طرف دیگر نوعی از گازهای گلخانه ای هم وجود دارند که  توان گرمایش آنها از دی اکسید کربن هم بیشتر است وموجب گسترش سوراخ در لایه اوزون بالای  قطب جنوب می گردد ، این ناحیه هر بهار 70درصد از حجم خودرا از دست می دهد . جلو گیری از تاثیرات این پدیده ، که به تدریج صورت می گیرد ، وظیفه تمام بشریت است .  
برای این که تصویر روشنی از این پدیده داشته باشیم ،کافی است بدانیم که به طور متوسط 4.37 تن متر گازدی اکسید کربن در جهان تولید می شود. حد متوسط  تولید این گاز در امریکا به  20.14 یعنی تقریبا 5برابر مقدار یاد شده می رسد . متوسط تولید این گاز در افریقا 1.17 ودر آسیا واقیانوسیه به 2.87 بالغ می شود. 
به طور خلاصه ، لایه اوزون زندگی مارا از اشعه ماورا بنفش وتابش گرمایی که بر روی سیستم مقاومت بدن ،بینایی، پوست وزندگی بشریت  اثر می گذارد، محافظت می نماید . در نهایت امر، نابودی لایه اوزون از سوی انسان می تواند روی تمام اشکال زندگی در روی کره ما تاثیر بگذارد. 
مسائل دیگری هم که برای ملت ما وسایر ملت ها مسئله ای خارجی است به همان صورت مارا تهدید می کند. یک ضد انقلاب موفق می تواند مصیبتی بدتر از تراژدی اندونزی را بر ما تحمیل نماید . سوکارنو که در 1967 سرنگون شد ، رهبر ملی گرایی بود که به اندونزی وفادار بود وچریک هایی را که با ژاپن می جنگیدند رهبری کرد .
ژنرال سوهارتو که سوکارنورا سرنگون کرد دست آموز نیروهای اشغالگر ژاپنی بود.در نتیجه جنگ جهانی دوم ، هلند که متحد امریکا بود مجددا کنترل خود را بر این سرزمین دور افتاده ، پهناور وپر جمعیت حاکم کرد.سوهارتو دست به مانور زد .او پرچم امپریالیسم امریکا را بر افراشت، وبه نسل کشی بیرحمانه ای دست زد.امروز ما می دانیم که سوکارنو، به دستور سی آی .ا ، نه تنهاصد ها هزار کمونیست را کشت بلکه میلیون ها نفر را زندانی کرد و حقوق ودار وندار آنها را مصادره کرد،خانواده او هم از طریق دست اندازی  بر منابع طبیعی کشور، به قیمت بهره کشی از مردم اندونزی و به سودسرمایه گذاران خارجی دارایی 40میلیارد دلاری را –که امروز نرخ مبادله  آن می تواند معادل صدها میلیارددلارباشد – جمع آوری کردند.سهم غرب تمام وکمال پرداخت شد.لیندن جانسون تگزاسی ، جانشین کندی در آن زمان رئیس جمهور امریکا بود .   
امروزاخباردریافتی ما از حوادث پاکستان نیز از خطری حکایت می کند که زندگی بشر را تهدید می کند:درگیری های داخلی در کشوری که به سلاح اتمی مجهز است .این امر فرایند سیاست های ماجراجویانه وجنگ هایی است که با هدف تامین سلطه ایالات متحده امریکا برمنابع طبیعی جهان از سوی آمریکا به راه افتاده است .
پاکستان در کشمکشی در گیر شده است که آغاز کننده آن نبوده ، وبا تهدید بازگشت به عصر حجر مواجه است .
شرایط فوق العاده ای که پاکستان با آن مواجه است ، تاثیر بلافصل بر قیمت نفت وبازار بورس داشته است . هیچ کشور ومنطقه ای در جهان نمی تواند خودرا ازعواقب این شرایط  دور نگهدارد. از این رو ما باید برای هر پیش آمدی آماده باشیم .
در زندگی من روزی نبوده است که چیزی یاد نگرفته باشم .
" مارتی" به ما آموخت که "تمام افتخار جهان در هسته ی دانه ای جای می گیرد". من بارها این عبارت  را گفته وتکرار کرده ام . این عبارت در چند کلمه حقیقت مکتب های اخلاقی را بیان می کند.
5 کوبایی قهرمان اسیر شده از سوی امپریالیسم ،باید نمونه هایی برای نسل های جدید باشند. 
خوشبختانه رفتارهای  ستوده تا آنجا که امکان دارد با هوشیاری مردم  ما دوش به دوش موجودیت نوع بشر به شکوفایی ادامه خواهد داد .اطمینان دارم که بسیاری از کوبایی های جوان ، در مبارزات خود علیه غول در سون لیگ بوتز(2)،موفق خواهند شدهمانطور که پیش از این بودند. پول هر چیزی را می تواندخریداری نماید مگر روح فردی را که هرگز در مقابل آن زانو نمی زند.

من گزارش مختصر وموجزی را که رائول نوشته وبرای من ارسال کرده بود خواندم . برای این که به پیشرفت خود ادامه دهیم ، نباید حتی یک دقیقه راهم از دست بدهیم.من در کنار شما دستم را به نشانه ابرازحمایتم بالا می برم .

فیدل کاسترو رز

27دسامبر 2007   
---------------------

1- خوزه مارتی شاعر وانقلابی کبیر کوبا

2- 7leage boots

From: http://www.counterpunch.org/castro12292007.html

  |

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics