نویدنو:08/11/1388                                                                    صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

 

جنبش ودیدگاه ها - 6

توضیح : نوید نو بر آن است که دیدگاه های مختلف جاری در جنبش را برای اطلاع ، مقایسه ونقد خوانندگان در اختیار قرار دهد. هدف اصلی از این امر ، ایجاد مجموعه ای است که بتوان از میان خطوط آن اشتراکات، اختلافات وتفاوت ها را دید . به نقد آنها نشست ودر گامی دیگر کاملتر واز منظری جامع تر به جنبش نگاه انداخت. امید که مورد توجه قرار گیرد وموجبی برای حرکتی هماهنگ تر باشد .

 

دنده تعیین کننده!

تحلیلگران انقلاب سبز

انتشار مصاحبه یکی از شخصیت های اصلی جنبش سبز، موجی از واکنش ها را در میان سبزها و حامیان کودتا ایجاد کرد. این خبر برخی را دچار ابهام کرد و بعضا واکنش های منفی بر انگیخت. توضیحات و ابهام زدایی های بعدی موج منفی ایجاد شده را به سرعت مهار کرد، هر چند برخی هم مسیر تسویه حساب را هموار دیدند و حتی از تایید فارس نیوز هم فروگذار نکردند. اما این ماجرا، هر چه که بود (خواه یک اشتباه لپی یا یک دروغ خبری یا حتی نرمش) یک بازتاب مهم و مغفول داشت و آن تایید موضع کلیدی جنبش سبز در صحنه سیاست ایران بود. این تعیین کنندگی در تظاهرات مهم 22 بهمن در معرض مهم ترین آزمون سیاسی قرار خواهد گرفت.

 

خبر سازی فارس نیوز، بیش از همه با استقبال روزنامه کیهان و سایر محافل حامی کودتا همراه شد. نیازی به توضیح نیست که 22 بهمن در پیش است و کودتاچیان برای مقابله با موج عظیم تظاهر کنندگان سبز، به هر ترفند و نیرنگی متوسل می شوند. از این نظر جنبش سبز و روند رو به رشد آن ذهن کودتاچیان را به شدت مشغول و مغشوش کرده است. هر چند نباید از تلاش کودتاچیان برای ایجاد تفرقه و سرخوردگی غافل بود، اما دستپاچگی و شتابزدگی آنان را میتوان یک نشانه تلقی کرد. برای درک این نشانه باید وضعیت سیاسی کشور را مورد ارزیابی قرار داد.

 

در حال حاضر دولت منصوب رهبری، فقط روی کاغذ وجود دارد و به معنای واقعی کلمه تشکیل نشده است و زمام امور را در دست نگرفته است. ریزش و یاس در اردوی کودتاچیان بیداد میکند و روزی نیست که خبر تغییر موضع یا اعتراض و انتقاد یکی از حامیان جناح حاکم مخابره نشود. دیپلمات های وزارت خارجه در روندی تدریجی استعفا میدهند و به موازات انهدام تدریجی دستگاه سیاست خارجی دولت کودتا، دستگاه دیپلماسی یا وزارت خارجه جنبش سبز به آرامی در حال تشکیل است. بانکهایی که قرار بود تعمدا ورشکسته شوند تا به ارزان ترین قیمت به سرداران و محافل حامی کودتا فروخته شوند، در بدترین زمان ممکن به آستانه سقوط رسیده اند و از همه مهمتر نیروی سرکوب کاملا فرسوده و از هم پاشیده شده است. در این شرایط تمام دغدغه و اشتغال فکری کودتاچیان معطوف به ایجاد شکاف یا تضعیف جنبش سبز معطوف شده است و تیتر کیهان سند آشکار این دعوی است، چرا که در شرایطی که دیگر خبری از "جنبش سبز علوی" نیست، این جنبش سبز ملت ایران است که به کانون و محور اصلی خبرهای مربوط به ایران تبدیل شده است، به طوری که حتی اظهارات رهبر نظام تحت الشعاع سخنانی قرار می گیرد که کروبی در حاشیه یک مراسم – شاید از روی کم حوصلگی – به زبان آورده است. این امر بیش از هر چیز، تعیین کنندگی قاطع جنبش سبز را نشان میدهد. نماینده ولی فقیه در کیهان ناخواسته فریاد می زند که سرنوشت خودش و صاحب اختیارش در گروی آن است که سبزها برای ماشین عظیم خود کدام دنده را انتخاب کنند؛ دنده و فرمان در اختیار سبزهاست!

 

کودتاچیان چاره ای ندارند جز این که تا آخرین سنگر، خود را سازش ناپذیر، ثابت قدم و حتی کله خر نشان دهند و همزمان سبزها را به بن بست رسیده و سازشکار معرفی نمایند. آنها باید آخرین شانس های خود را هم بیازمایند، پس همه را بازداشت می کنند و بقیه را می ترسانند. شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز را محاربه می نامند و مدعی کنترل ایمیل ها و "آنتی پراکسی" ها (!) میشوند. تظاهرات ساندیسی را حماسه می نامند و در سیرک قضایی خود نمایش احکام سنگین برگزار میکنند و در رسانه های خود دروغ می بافند و تاکید میکنند که به هیچ کس باج نمی دهند. این همه به این امید است که از گردنه صعب العبور 22 بهمن به سلامت گذر کنند و این گذر به خونسردی سبزها و حضور میلیونی آنها در تظاهرات 22 بهمن بستگی دارد.

 

رگ گردن کودتاچیان اسیر سر انگشتان سبزهاست و آنها که خود بهتر از هر کسی این موضوع را می دانند، تلاش میکنند ترس، تردید و سرخوردگی را در درون اردوی سبزها گسترش دهند. کودتاچیان مدام بر باج ندادن خود و سازشکاری سبزها تاکید میکنند تا به این وسیله نیروهای خود را برای تسلیم و مذاکره احتمالی در آینده آماده کنند. این حق طرف بازنده است که ضمن پذیرش شکست، لاف بزند! هر چند هنوز کور سوی امیدی دارند که بازداشت، محاکمه و ارعاب حداکثری به کاهش شمار سبزها در روز 22 بهمن منجر شود. اگر این آرزوی کودتاچیان جامعه عمل بپوشد، با هیاهو و هوچی گری (مثل آن چه در تظاهرات ساندیسی دیدیم) پایان جنبش سبز را اعلام کرده و رهبران آن را منزوی یا محصور می کنند و سایر گروگان ها را با اشد مجازات تا مدتها در اسارت نگاه می دارند. اما اگر تظاهرات 22 بهمن با حضور و نمایش قدرت سبزها به پایان برسد، سعی می کنند با ژست عقل گرایانه و دلسوزانه وانمود کنند که به "تقاضا" ی سازش و مصالحه معترضان پاسخ می دهند و فصل برداشت سبزها تازه از همین جا آغاز خواهد شد.

 

تظاهرات تعیین کننده 22 بهمن نزدیک است و کودتاچیان نیرویی ندارند که بخواهند آن را توجیه یا آماده کنند، آنها فقط به ناامید کردن سبزها می اندیشند. این بدان معناست که پیروزی یا شکست جنبش سبز فقط به اراده و حضور سبزها بستگی دارد؛ این سبزها هستند که حرف اول و آخر را می زنند.

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست